-
دریاچه ارومیه
http://www.irandeserts.com/maps/map-uromieh.gif
نام انگلیسی : uromyah lake نام فارسی : دریاچه ارومیه
دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران قرار دارد و در میان دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی بخش شده است. دریاچه ارومیه بزرگ*ترین دریاچه درونْ سرزمینی ایران و دومین دریاچه آب شور دنیا است . آب این دریاچه بسیار شور بوده و عمدتآ از رودخانه*های زرینه*رود، سیمینه*رود، گدار، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه می*شود.
حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۵۱۸۷۶ کیلومتر مربع است که پیرامون ۳٪ مساحت کل کشور ایران را دربر می*گیرد.این حوضه با داشتن دشت*هایی مانند دشت پیرانشهر سلماس، ارومیه، تبریز، آذرشهر، مراغه، میاندوآب، مهاباد، نقده و اشنویه یکی از کانون*های ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در ایران بشمار می*رود.
دریاچه ارومیه بزرگ*ترین آبگیر دائمی آسیای غربی است که در غرب پشته (فلات) ایران قرار گرفته. پارک ملی دریاچه ارومیه پس از مرداب انزلی از جالب*ترین و نغزترین زیستگاه*های طبیعی جانوران در ایران بشمار می*رود. این دریاچه در حال حاضر ۲۷ گونه پستاندار ،۲۱۲ گونه پرنده ،۴۱ گونه خزنده ،۷ گونه دوزیست و ۲۶ گونه ماهی حیات وحش کویر این دریچه را تشکیل داده است.
دریاچه ارومیه دارای ۱۰۲ جزیره است که همه آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوخته طبیعی جهان به ثبت رسیده است. جزیره اِشک زیستگاه پرندگان زیبای کوچگر از جمله مرغ آتش و تنجه و نیز گوزن زرد ایرانی است. گِل کرانه دریاچه خاصیت درمان برای دردهای بندگاهی (مَفصلی) و بیماری*های زنان را دارد. برای گشت و گذار در دریاچه و جزیره*های آن می*توان از دو کشتی سهند و نوح یا قایق*های گوناگون در بندر گلمانخانه بهره گرفت.
دریاچهء ارومیه در قسمت غربی فلات ایران،بین عرض جغرافیایی 9 و 37 تا 12 و 38 شمالی و طول جغرافیایی 6 و 45 تا 54 و 45 شرقی قرار دارد7و ارتفاع آن از سطح دریاهای آزاد برابر 1274 متر است.8این دریاچه شبیه گودالی تقریبا مستطیل شکل است که از شمال به جنوب کشیده شده و آ ذربایجان را به دو قسمت غربی و شرقی تقسیم کرده است.وسعت این دریاچه حدود 4600 کیلومتر مربع است که از این نظر بزرگترین دریاچهء داخلی ایران به شمار میرود9که از شمال به حوضهء ارس،از جنوب به کوههای کردستان، از غرب به کوههای مرزی ایران و ترکیه و از شرق به کوههای سهند و سبلان منتهی میشود.10
طول تقریبی دریاچهء ارومیه در حدود 135 تا 150 کیلومتر و عرض آن برابر 15 تا 50 کیلومتر است.این دریاچه با دارا بودن 220 تا 280 گرم در لیتر از نمکهای گوناگون به صورت محلول،در ردیف یکی از مهمترین دریاچههای فوق اشباع( Hypers.lins )از نمک محسوب میشود.11مقدار املاح موجود در آن،هنگام کمآبی 155 گرم در لیتر و هنگام پرآبی 3/111 گرم در لیتر است که قسمت اعظم این املاح را کلرورها،برمور،یدور،سدیم،م نیزیم و سولفات دوفر تشکیل میدهد.12مطالعات انجام شده در سال 1379 نشان میدهد،دورهء کمآبی که از اواخر سال 1374 آغاز شده است و تاکنون ادامه دارد،تأثیر مهمی در افزایش غلظت عناصر فوق داشته است.13 با توجه به شوری بالای آب این دریاچه هیچ موجود زندهای به جز حیوانات سختپوست(خرچنگ)در آن یافت نمیشود.در قعر دریاچه،رستنیهایی از نوع جلبکهای کبود( Cyanofyces )دیده میشوند.همچنین نوع دیگری از این جلبکها به نام intes tinalis) (antromrfa روی سنگهای دریاچه و بین گل و لای میرویند که به علت وزش بادهای شدید از جا کنده میشوند،در سطح آب شناور میمانند و غذایی برای پرندگان دریاچه محسوب میشوند.14
گنجایش دریاچهء ارومیه حدود 12 میلیارد مترمکعب برآورد شده و عمق متوسط آن 4 متر است.عمق دریاچه در قسمت شمالی بین 5 تا 6 متر و در قسمت جنوبی و جنوب غربی به 14 تا 17 متر میرسد.15 تغییر سطح آب دریاچه در ایام سال کاملا محسوس است.در فصل تابستان،آب دریاچه حدود یک متر پائین میرود،بهطوری که از مساحت دریاچه،حدود 150 کیلومتر مربع آن خشک میشود و در سواحل دریاچه،زمینهای باتلاقی شکل میگیرد.16
از نظر مورفولوژی،وسط دریاچه مجمعالجزایری با قریب به پنجاه جزیره و در قسمت شمالی آن جزیرهء بزرگتری به نام«شاهداغی»واقع شده است.بهطور کلی،این دریاچه 102 جزیره و صخرهء سنگی دارد که همهء آنها به غیر از جزیرهء اسلامی،غیرمسکونی هستند.بزرگترین این جزیرهها جزیرهء قویون داغی(کبودان)است که در سه کیلومتری رحمانلو قرار دارد.17این دریاچه به علت قابل کشتیرانی بودن بنادری دارد که مهمترین آنها شرفخانه و گلمانخانه هستند و در زمینهء حمل و نقل مسافر و بار و انبارداری فعالیت میکنند.
جاذبه ها و قابلیت های گردشگری
قابلیتهای گردشگری دریاچهء ارومیه را میتوان برپایهء این موارد مورد بررسی قرار داد.آنچه بیش از همه میتواند مورد توجه گردشگران قرار گیرد،ژئومورفولوژی و همچنین پوشش گیاهی و حیات وحش دریاچه است.
جزیره ها
در این دریاچه مجموعا 102 جزیره و صخرهء سنگی وجود دارد. مساحت کل این جزیرهها 33486 هکتار و مساحت جزیرهها بزرگ و معروف آن از جمله قویون داغی(کبودان)،اشک داغی،اسپیر،آرزو یکی از جزایر آهکی واقع در شرق دریاچه ارومیه(مشت عثمان) و شاهی(اسلامی)روی هم رفته به 32640 هکتار میرسد که در این بین،جزیرهء کبودان بزرگترین آنها و تنها جزیرهء این دریاچه است که در طول سال آب شیرین دارد.علاوه بر این جزیرهها که در میان وسعتی از آب شور دریاچه،در اثر بارش بارانهای بهاری و پائیزی و وجود خاک حاصلخیز،حیات گیاهی و جانوری متنوعی دارند و چهره و چشمانداز کمنظیری را به وجود آوردهاند.18
صخرههای آهکی بیرون آمده از آب دریاچه نیز منظرهء بسیار بدیع و زیبایی را خلق کردهاند که هر بینندهای را مسحور میسازند.در این مورد میتوان به جزیرهء«مشتعثمان»اشاره کرد که از دور به شکل مشتی بسته است.19
دره ها
درههای موجود در جزایر بزرگ دریاچهء ارومیه به عنوان زیستگاههای اصلی حیاتوحش،پرندگان و پستانداران،از دیگر جاذبههای گردشگری دریاچه هستند.این درهها عبارتند از:
الف)در جزیرهء کبودان،درههای رزرا،قوچ درهسری و(درهء قوچ)، حسنآقا درهسی(درهء حسنآقا)،جندرهسی(درهء جن)،گوله درهسی، شکارگاه،قرهداغ بزرگ و قرهداغ کوچک که به دلیل وجود چشمههای آب شیرین،پوشش گیاهی نسبتا خوب،سنگ آبها،دوری از محل ساختمانها و مسیر حرکت شناورها،بهترین زیستگاههای قوچ و میش ارمنی،پلنگ و انواع پرندگان بومی و مهاجر هستند.20
ب)در جزیرهء اشک،درههای زرشکدره،کت درهسی، داغداغان،شور درهلار(درههای شور)بایگوش درهسی(درهء جغد)و درهء امیرخان که به علت دارا بودن پوشش گیاهی بسیار خوب و سنگ آبهای عمیق،مهمترین زیستگاه گوزن زرد ایرانی هستند.
ج)در دامنههای شمالی و جنوبی جزیرهء اسپیر،درههای سرسبز، اسکله و کت درهسی با انبوه درختان و درختچهها،منبع ذخیرهء آب 50 مترمکعبی و ده منبع آب چشمهء طبیعی که زیستگاه اصلی گوزنهای مهاجر هستند.
پوشش گیاهی
پوشش گیاهی و فرمهای حیاتی مهم جزیرهها که حیات جانوری پارک ملی دریاچهء ارومیه وابسته به آنهاست،به چهار گروه متفاوت تقسیم میشوند که عبارتند از:سوزنی برگان شامل سرو کوهی یا ارس؛ درختان و درختچههای پهنبرگ خزانکننده از قبیل بنه یا پستهء وحشی و داغداغان؛گراسها،گونهها ی علفی و شیرابهدار؛گونههای خشبی و چوبی که مجموعهء آنها در 149 جنس و 55 تیره شناسایی شده است.
بهطور کلی،از نظر فیزیولوژی جامع گیاهی،جزایر استپی و شامل گیاهان یکساله مانند خانوادهء گندمیان و گیاهان پایا مثل بنه و انواع درختچهها هستند.گونههای غالب رویشهای پارک یوشان، از خانوادهء مرکبات هستند.21
حیات وحش
یکی دیگر از قابلیتهای گردشگری دریاچه،به حیاتوحش آن شامل انواع پستانداران،پرندگان و خزندگان مربوط است«که در این بین بدون شک پرندگان بارزترین و باارزشترین نشانههای حیات در دریاچهء ارومیه هستند».22تاکنون 186 گونه متعلق به 22 خانواده از پرندگان بومی و مهاجر در پارک ملی دریاچهء ارومیه شناسایی شده است.23دریاچهء ارومیه با وسعت زیاد،جزایر متعدد،سواحل کمعمق و از همه مهمتر،امنیت و آرامشی که به میهمانان خوش پرواز ارزانی میدارد،یکی از مهمترین زیستگاههای پرندگان مهاجر است و از نظر تنوع و زیبایی،در سطح قارهء آسیا بینظیر است.در فصلهای بهار و تابستان،دریاچهء ارومیه به بزرگترین منطقهء زادوولد برخی از پرندگان تبدیل میشود که مهمترین آنها عبارتند از:
فلامینگو(مرغ آتشی):این پرندگان هر ساله از فروردینماه قسمتهای جنوبی ایران و خلیجفارس را ترک و در دستههای 35 تا 65 هزارتایی،در جزایر دریاچهء ارومیه زادوولد میکنند.
پلیکان سفید(مرغ سقا):تعداد این پرندگان در فصول تخمگذاری بالغ بر 16 هزار است که در جزایر دوقوزلار(جزایر سهگانه)در جنوب دریاچه،تخمگذاری و جوجههای خود را با صید ماهیهای رودخانههای آب شیرین مجاور تغذیه میکنند.
تصویر صفحه مراجعه شود) تنجه یا مرغ باد کوبهای:که هر سال حدود 5 تا 10 هزار جفت از آنها در منطقه به زاد و ولد میپردازند.علاوه بر پرندگان فوق که کلونی و اجتماع آنها در آسیا بینظیر است،پرندگان دیگری مانند:کاکایی نقرهای،کاکایی صورتی،آنقوت و کفجه نوک تیز،دستههای چندهزارتایی،در جزایر مختلف تولید مثل میکنند.
جالب این است که چهرهء دریاچهء ارومیه فصلهای پائیز و زمستان به کلی دگرگون میشود.پهنهء آبهای لاجوردی که در بهار و تابستان شاهد جنب و جوش حاصل از لانهسازی و جوجهآوری هزاران هزار لانهسازی لک لک سفید در جزایر دریاچهء ارومیه
تصویر صفحه مراجعه شود) تصویر صفحه مراجعه شود) پرندهء رنگین پر و فعال بوده است،سکون و آرامشی دلپذیر به خود میگیرد.فلامینگوها،پلیکان ها،کاکاییها و حتی بسیاری از تنجهها و آنقوتها به سوی نقاط جنوبی و گرمسیر پر میکشند.ولی این آرامش ظاهری و کوتاه چندان دوامی ندارد و تقریبا بلافاصله پس از مهاجرت پرندگان تخمگ ذار از دریاچه،گروههای پرندگان آبزی مهاجری که دوران جوجهدار شدن خود را در سرزمینهای سردسیر شمالی سپری کردهاند.از راه میرسند تا زمستان را در دریاچهء ارومیه به سر ببرند.به این ترتیب،دریاچه در فصلهای گوناگون،به عنوان زیستگاه و محل تغذیه مورد استفادهء پرندگان قرار میگیرد.
علاوه بر سطح دریاچه و جزایر آن،در حاشیهها و به خصوص حاشیههای جنوبی،نیزارها و تالابهای آب شیرین فراوان و متعددی وجود دارند که آب آنها از چشمه و یا رودخانههای موجود تأمین میشود.همین تالابها هستند که میزبان گروه دیگری از پرندگان نظیر:غاز خاکستری،کله سبز،نوک پهن،اردک سرحنایی،اردک سرفید هستند و در این همزیستی بزرگ و پیچیدهء طبیعت،مهمانانی دیگر به حساب میآیند.24در نهایت،همهء این شرایط و امکانات باعث جذب گروههای متنوعی از پرندگان در جزایر میشود که ارزش پارک را در دنیا به عنوان نمونهای برجسته از میراث طبیعی تثبیت میکنند.
پستانداران:پستانداران مهم پارک ملی ارومیه منحصر به یک راسته از زوج سمن از دو خانوادهء گاوسانان و گوزنها یعنی گوسفند وحشی نژاد ارمنی و گوزن زرد ایرانی هستند،گوزن زرد خالدار به نام علمی "dama mespotamica" یکی از نادرترین گوزنهای جهان است.
خزندگان:در جزایر دریاچهء ارومیه،خزندگان متفاوتی از جمله آفتابپرست،مارمولک،انواع مارهای سمی و نیمه سمی از جمله افعی و مار آتشین یافت میشوند.اما در این بین،جزیرهء اشک از نظر تنوع گونه و کثرت آنها بیشترین تعداد را دارد.همچنین،خزندگان جزایر همرنگی فوقالعادهای با محیط دارند و گاهی حتی از فاصلهء دو متری هم قابل تشخیص نیستند.25
سواحل دریاچه
از دیگر جاذبههای گردشگری دریاچهء ارومیه،سواحل زیبای آن هستند که در محل تلاقی دو محیط متفاوت طبیعی(خشک و دریا) همراه با هوای لطیف و نسیم دریا و آفتاب درخشان و آب کبود و بنفش پهناور،منظرهء خوش رنگ دیدهنوازی را به آن میدهند.همچنین لجن مخصوص سواحل دریاچه،از نظر لجن درمانی حائز اهمیت فراوان است.«به خاطر گرمای موضعی ثابت و تةثیر رادیو اکتیوتیه و گوگرد موجود در آن،جریان خون در عروق و رگهای بسیار ریز تحت جلدی و مفاصل دردناک بیماران رماتیسمی تسریع میشود و کمک مؤثری به بهبود آنها میکند.»26
تصویر صفحه مراجعه شود) تصویری از تالابهای اطراف دریاچه
گونهشناسی گردشگری دریاچه:گونهشناسی گردشگری میتواند از یک سو در زمینهء عرضهء محصول گردشگری در چارچوب ایجاد تقاضا و بازاریابی مفید واقع شود و از دیگر سو،راهبردهایی را در زمینهء فراهم آوردن تسهیلات و خدمات مورد نیاز فعالیتهای گونههای گوناگون گردشگری به دست دهد.با توجه به آنچه از قابلیتهای گردشگری دریاچهء ارومیه بیان شده،میتوان زمینههای جذب گونههای گردشگری را بازشناخت و بر این مبنا،گونههای گردشگری دریاچهء ارومیه را به صورت زیر مورد بررسی قرار داد:
گردشگری دریایی:اینگونه از گردشگری،با توجه به وابستههای تعریفی خود که شامل جنبههای فیزیکی از لحاظ تلاقی خشک و آب به عنوان نواحی ساحلی و همچنین جنبههای بیولوژیکی همچون شوری و جزر و مد است،اینگونه تعریف میشود.«گردشگری دریایی شامل فعالیتهایی است که مستلزم مسافرت از یک محل اقامت،و تمرکز روی محیط دریایی است».27دریاچهء ارومیه را نمیتوان دارای تمامی وابستههای تعریفی گردشگری دریایی دانست، ولی،با کمی اغماض قابلیتهای این دریاچه نمیتواند دربر گیرندهء اینگونه از گردشگری باشند.
وجود سواحل گسترده و مناظر زیبای حاصل از چشم انداز دریاچهء ارومیه،با قابلیتهای انجام فعالیتهای تفریحی همچون قایقرانی، شنا و نظیر اینها،همراه با لطافت آب و هوایی آن به خصوص در فصلهای گردشگری دریایی(تابستان)،این امکان را مهیا کرده است که در مقیاس وسیع بتوان،جلوههایی از محصول گردشگری دریایی را برای تقاضای فزایندهء داخلی به خصوص قشر جوان جامعه،عرضه کرد.هرچند نباید از نظر دورداشت که گردشگری دریایی در ابعاد گوناگون برپایهء گردشگری طبیعی و با انگیزههای تفریحی شکل گرفته و خود به دو عامل ابزارها و وسایل لازم همراه با ضریب امینی مورد نیاز وابسته است.28در ین میان،برآورد تقاضا برای گردشگری و تفریحات مربوطه در دریاچهء ارومیه با دو سطح رابطه دارد:یکی مکانهای عمومی با تفریحات وابسته به دریاچه و دیگری،تنوع فعالیتهای تفریحی که میتواند بهطور عمومی مورد استفاده قرار گیرد.29
گردشگری سلامتی یا درمانی:به اینگونه گردشگری افراد و گروههایی علاقه دارند که برای استفاده از تغییر آب و هوا(با هدف پزشکی درمانی)،استفاده از آبهای معدنی،گذران دوران نقاهت، معالجه و نظیر اینها،مسافرت میکنند.30بهطور کلی،گردشگری در مفهوم سلامتی معنی وسیعی را دربرمیگیرد.انسان برای بهبود و به دست آوردن شفا،از دورههای نخستین به منابع هیدرومینرال( Hydrominral )و هیدروترمال( Hydrotermal )موجود در طبیعت و یا داخل غارها توجه زیادی کرده است.31دریاچهء ارومیه نیز با توجه به ویژگیهای لجن درمانی در آن،میتواند جاذب اینگونه از گردشگری باشد.وجود املاح و مواد معدنی در لجنهای سواحل دریاچهء ارومیه،قابلیت درمانی بالایی را پدید آورده است.همانگونه که قبلا ذکر شد،این لجنها با خاصیت درمانی خود میتوانند برای بهبود بیماریهایی همچون روماتیسم مفید واقع شوند.این خود ایجاب میکند که با شناسایی مکان مدنظر برای جذب گردشگری سلامتی، زمینههای لازم فراهم آید.
اکتوریسم(طبیعتگردی):گردشگ ری در طبیعت یا اکوتوریسم در برگیرندهء تمام مسافرتهایی است که به منظور لذت از طبیعت انجام میگیرند و در آن،حفاظت از محیطزیست و پایداری جاذبههای طبیعی،اهمیت بسیار دارد.همچنین افزایش درآمد و اشتغال یا بهطور کلی سطح رفاهی جامعهء محلی نیز مدنظر است.32جریانهای اکتوریستی میتواند شامل گردشگرانی باشد که:
1.طبیعتگردانی پروپاقرص هستند.بیشتر آن محقق و دانشمندند.
2.برای دیدن مناطق حفاظت شده سفر میکنند. 3.خواهان سفری جالب و جذاب به مناطقی طبیعی،همراه با دیگر فعالیتهای مدنظر هستند.
4.بهطور اتفاقی،در قسمتی از یک مسافرت وسیعتر،دیدن جاذبههای طبیعی را تجربه میکنند.33
اکوتوریسم امروزه در سطح جهان مطرح است و بنابر پیشبینیهای سازمان جهانی گردشگری،در دهههای اول قرن بیست و یکم رشد 20 تا 30 درصد خواهد شد.34
اینگونه از گردشگری برپایهء قابلیتهای دریاچهء ارومیه، به خصوص در زمینهء پوشش گیاهی و حیاتوحش و دارا بودن مناطق حفاظت شدهء متعدد،یکی از مهمترین گونههای گردشگری است. که با توجه به سهم عمدهء اکوتوریسم در گردشگری پایدار و با در نظر گرفتن سطح رفاه ساکنان محلی و تواناییهای اینگونه از گردشگری در جذب گردشگران خارجی از کشورهای پیشرفته ضروری است که در این منطقه به تقویت عرضهء محصول اکتوریستمی توجه بیشتری شود.اکتوریسم در دریاچهء ارومیه میتواند برای مردم محلی و کارکنان صنعت گردشگری،به منظور بهرهوری و همچنین ایجاد تجربهء سطح بالا برای گردشگران فرصتهای بسیاری را فراهم آورد.35
گردشگری روستایی:اینگونه از گردشگری در چارچوب گردشگری پایدار،به عنوان بهرهوری از جاذبههای طبیعی و انسانی روستا در جهت پویایی اقتصاد روستایی مطرح است.گردشگری روستایی شامل تمامی فعالیتهایی است که در محیط روستا و پیرامونش،با توجه به روابط متقابل انسان و محیط و سطوح فناوری و فرهنگ،برپایهء جاذبههای روستایی صورت میگیرد.با توجه به آنکه در اکثر نواحی ساحلی دریاچهء ارومیه،روستاهایی وجود دارند، اینگونه گردشگری میتواند در بهرهوری اقتصادی از منابع طبیعی، به منظور افزایش سطح درآمد و ایجاد اشتغال برای ما زاد نیروی کار، مفید واقع شود.همچنین،به دست آوردن نمک از آب دریاچه به عنوان یک منبع درآمد و نیز انتقال دام و کوچ به جزایر درون دریاچه برای چرا36،میتواند به عنوان جاذبه مدنظر قرار گیرد.
بهطور کلی،وجود آداب و فرهنگ سنتی همراه با جاذبههای طبیعی میتواند،آنهایی را که مایلند از این هستهء نژادی سنت درستی درکی داشته باشند،به خود جلب کند.در این میان،گردشگری روستایی در دریاچهء ارومیه میتواند در برگیرندهء کلیتی از تمامی فعالیتهای گردشگری باشد که در یک سیستم گردشگری، بازخوردهای مثبتی را در این منطقه شکل میدهند.اینگونه از گردشگری میتواند:رشد اقتصادی،ایجاد تنوع و ثبات در اشتغال و حفظ مشاغل دیگر،تجارت و صنایع،فرصتهایی برای رشد درآمد تصویر صفحه مراجعه شود) به صورت فعالیتهای چندگانه،ایجاد بازارهای جدید برای محصولات کشاورزی و گسترش میانی اقتصاد منطقهای را سبب شود.37
راهبردهای توسعه
در راستای گونهشناسی گردشگری در دریاچهء ارومیه لازم است که راهبردهای توسعه برای دستیابی صنعت گردشگری به هدفهای موردنظرش در این منطقه،ترسیم شود.در این بین،در تظر گرفتن تمامی ابعاد صنعت گردشگری،عرضه و تقاضای محصول،آثار اجتماعی-فرهنگی،پایداری منابع و افزایش سطوح توسعهء همه جانبه میتواند مفید واقع شود.در وهلهء اول،در زمینههای عرضه و تقاضا، راهبردهای توسعه باید برپایهء افزایش خدمات و تسهیلات گردشگری و بالا بردن ضریب اطمینان و کارایی فعالیتهای جنبی مدنظر گونههای متفاوت گردشگری و بهطور کلی،افزایش کیفیت محصول گردشگری،قرار گیرد و باید کوشید،ظرفیتپذیری گردشگری در این منطقه همراه با امکانات مورد نیاز افزایش یابد.
برپایهء آمار موجود،کل ظرفیت امکانات اقامتی و سکونتگاهی گردشگری در منطقهء موردنظر،تنها در حدود 148 تا 212 تخت است،درحالیکه تعداد بازدیدکنندگان در فصل تابستان،یعنی فصل گردشگری این منطقه،در هر ماه برابر 50 هزار گردشگری داخلی است.38این رقم،در کنار 13 هزار گردشگر خارجی که در طول یک سال(1380)از این منطقه بازدید کردهاند،پائین بودن قابلیتهای عرضهء خدمات به گردشگران در این منطقه را نشان میدهد.بر این مبنا،در راستای عرضهء محصول گردشگری،راهبردهایی همچون افزایش ظرفیتپذیری و امکانات اقامتی،قابلیت دسترسی به جاذبهها،افزایش کیفیت و کمیت فعالیتهای جنبی و تفریحی، برآورد مشاغل رسمی و غیررسمی،ترغیب و تشویق سرمایهگذاری خصوصی به فعالیت در این صنعت،با توجه به ضریب بالای انباشت سرمایه و بازگشت کوتاهمدت آن،آگاهی و آموزش ساکنان محلی در مورد ضرورتها و هدفهای مدنظر از توسعهء صنعت گردشگری و نگرشهای برنامهریزی با رهیافت گردشگری پایدار،باید مورد توجه قرار گیرد.
در زمینهء تقاضای گردشگری یا بهطور کلی مصرفکنندگان صنعت گردشگری،در وهلهء اول شناخت بازارها همراه با بازاریابی و برآورد تقاضا در بازارهای بالقوهء داخلی و خارجی مطرح است.بازاریابی گردشگری در برگیرندهء شناخت پویاییهای سیستم گردشگری و تجزیه و تحلیل گردشگری به عنوان فعالیتی تجاری برمبنای درکی ساختاری و احتیاج مدیریتی در یک بازار پیچیده است.39بازاریابی در این منطقه میتواند،فعالیتهایی همچون تعیین هدفهای بازاریابی،تدوین راهبردهای بازاریابی،تهیه و اجرای برنامهء ترویج و ارائهء خدمات اطلاعرسانی گردشگری را دربرگیرد.این فعالیتها میتوانند مبتنی بر راهبردهایی همچون شناسایی بازارها،تجزیه و تحلیل گردشگران و تبلیغات گردشگری باشد.40در این بین،بازاریابی به وسیلهء بخش خصوصی فعال در زمینهء تجارت گردشگری نیز میتواند در کنار بازاریابی دولتی،در افزایش تقاضا برای گردشگری در این منطقه مؤثر واقع شود.41
راهبردهای دیگر که در زمینهء توسعهء صنعت گردشگری در این منطقه شکل میگیرد،میتواند در زمینههای متفاوتی باشند و در یک مجموعهء کلی،در زمینهء گردشگری پایدار اعمال میشوند.گردشگری پایدار میتواند به عنوان فلسفهای که در توسعهء پایدار ریشه دارد،برای پاسخگویی به نتایج عملی نیازها در برابر آثار منفی صنعت گردشگری در نواحی مقصد به کار آید42و خود سه کاربرد مهم در منطقه دارد: 1.بهبود کیفیت زندگی میزبانان 2.مهیا کردن کیفیت بالای تجربهء گردشگری برای بازدیدکنندگان 3.حفظ کیفیت محیطزیست در رابطه با محیط انسانی و طبیعی.43
برای دستیابی به گردشگری پایدار ضروری است،ظرفیت و آستانهء آن در منطقه،به عنوان زمینههای اقتصادی پایداری منابع مورد توجه قرار گیرد.راهبردهای گردشگری پایدار در دریاچهء ارومیه میتواند در زمینهء حفاظت از پایداری منابع حیاتی(فرهنگی،اجتماعی،طبیع )و ایجاد پایداری در بهرهوری درازمدت با مشارکت مردم و حفظ تنوع و گوناگونی گردشگری،همراه با افزایش سطح رفاه عمومی شکل گیرد.44
در زمینهء برنامهریزی برای توسعهء صنعت گردشگری در دریاچهء ارومیه،در نظر گرفتن یک دیدگاه منطقهای ضروری است؛دیدگاهی که در چارچوب یک کلیت انسجام یافته از یک حوزهء گردشگری،با تأکید بیشتر بر دریاچهء ارومیه و با توجه به بایستههای موجود در آن و در نظر داشتن روابط منطقهای بین شهرها و روستاهای اطراف،بتواند به راهکارهای مدنظر توسعه دست یابد.این کار با توجه به قابلیتهای موجود و بازدهی سریع و اندک سرمایهگذاری،میتواند مفید واقع شود.شکوفایی عملکرد گردشگری در چارچوب توسعهء منطقهای میتواند،گامی در جهت تقویت اقتصاد روستاها و شهرهای کوچک و میانی باشد.علاوه بر آن،جریان مهاجرت به بیرون(برون کوچی)را با ایجاد اشتغال و افزایش سطح درآمد کاهش دهد.گردشگری در چارچوب برنامهریزی منطقهای این قابلیت را دارد که چون کاتالیزوری، با انتقال قوهء خرید مناطق شهری بزرگ و مراکز صنعتی به مناطقی که کمتر توسعه یافتهاند،به کاهش نابرابریهای درون منطقهای و منطقهای کمک کند.45
نتیجه گیری
همانگونه که بیان شد،دریاچهء ارومیه با دارا بودن قابلیتهای بسیار قابل توجه،توانایی آن را دارد که به یکی از کانونهای مهم گردشگری در سطح داخلی و خارجی تبدیل شود.آنچه بیش از همه در رویکرد گردشگری به دریاچهء ارومیه مورد توجه است،در نظر گرفتن گونههای متفاوت گردشگری برای توسعه در چارچوب راهبردهای ارائه شده است.از قابلیتهای این دریاچه،برای گردشگری، اکوتوریسم است که میتواند علاوه بر طبیعتگردان داخلی،زمینهساز جذب گردشگران خارجی باشد.به این منظور باید بازارهای بالقوه، به خصوص در کشورهای توسعه یافته را شناسایی کرد تا ضمن کسب درآمد ارزی،افزایش سطح اشتغال نیز امکانپذیر شود.هرچند گردشگران داخلی در زمینهء گردشگری دریایی با توجه به پارامترهای اجتماعی-فرهنگی جامعه در اولویت قرار دارند،ولی ویژگیهای شاخص این دریاچه در زمینههای متفاوتی که ذکر شد،خود میتواند نقطهء اتکایی در زمینهء جذب گردشگران خارجی باشد.
ایجاد پارکهای دریایی و تأمین امکان دسترسی به جزیرهها به وسیلهء بخشهای دولتی و خصوصی،میتواند راهکار مناسبی برای توسعهء جاذبهء گردشگری در این منطقه باشد.46در زمینهء قابلیتهای درمانی نیز لازم است تا احداث یک مؤسسهء هیدروترمال و مهمانخانهها و آسایشگاههای مربوطه در مناطق گوناگون سواحل این دریاچه مدنظر قرار گیرد.47
در این میان،گردشگری روستایی نیز میتواند به عنوان یک کلیت، تمامی گونههای گردشگری را در بر گیرد و با تأسیس امکانات و خدمات مورد نیاز در نزدیکی روستاها و پیرامون آنها،همچنین ایجاد فعالیتهای جنبی با توجه به سنتها و آداب و رسوم ساکنان اینروستاها،تنوع اقتصاد ملی و فرصتهای چندگانهای را با ایجاد شغلهای جدید و متنوع در ارتباط با گردشگری،همچون تأمین اتاق برای گردشگران،تهیهء غذا، خرده فروشی،حمل و نقل و ایجاد سرگرمی،فراهم آورد.48
بهطور کلی،زمینههای ساماندهی گردشگری در دریاچهء ارومیه را میتوان در چارچوب مواردی همچون:ایجاد راههای آسفالته بین مناطق گردشگری و نواحی شهری و روستایی،توسعهء ارتباطات،ایجاد تأسیسات و تسهیلات گردشگری در زمینهء ساختمان،هتل و فضاسازی محیط،ایجاد شهرکهای گردشگری و سکونتگاههای اقامتی ارزان قیمت،همراه با تبلیغات،تهیه و توزیع انواع نقشهها و بروشورهای گردشگری و نظیر اینها دانست.
توسعهء گردشگری پایدار این منطقه باید برپایهء گردشگری مبتنی بر جامعه شکل گیرد.در اینرویکرد،به گردشگری و دخالت جامعه در فرایند برنامهریزی و توسعه و پیشبرد انواع گردشگری پرداخته شود که فایدههایی برایس اجتماعات محلی ایجاد میکند.با اینرویکرد،منافع توسعهء گردشگری برای ساکنان محلی تضمین میشود و منافع ساکنان به حد اکثر میرسد،گردشگری بهتر پذیرفته میشود و مشارکت در حفظ
منابع افزایش مییابد.49در این میان،توزیع اثرات گردشگری در سطح منطقه و خارج از آن،چگونگی توزیع جغرافیایی منافع حاصل از گردشگری برای هر واحد سرمایهگذاری،نحوهء ارتباط با سایر بخشهای اقتصاد محلی و بهبود و رشد مدیریت مؤثر گردشگری در منطقه،از جمله عواملی هستند که در انتخاب برنامهها و جهتگیری توسعهء صنعت گردشگری در مقیاس کوچکتر،بهطور مستقیم سود بیشتری در مقایسه با صنعت گردشگری در مقیاس وسیع،نصیب جوامع محلی میکند.
http://www.irandeserts.com/file/imag...f0e8a71f48.jpg http://www.irandeserts.com/file/imag...996b510b0b.jpg
http://www.irandeserts.com/file/imag...214e26b0e6.jpg
http://www.irandeserts.com/file/imag...26b16abfb1.jpg
http://www.irandeserts.com/file/imag...8cba1a998b.jpg
http://www.irandeserts.com/file/imag...2af0ccb20c.jpg
http://www.irandeserts.com/file/imag...50b0d32e4d.jpg
خدا رحمت کنه دریاچمو که چه زیبا بود.برا شادی روحش صلوات...
گردآورنده: HEAVENLY
منبع: http://www.irandeserts.com
-
پاسخ : دریاچه ارومیه
سلام دوستان
دیگه به نظرم باید یواش یواش به فکر یه اسم جدید برای دریاچه ارومیه باشیم!
چون دیگه دریاچه ای وجود نداره،بیابون نمکه
واقعا باعث تاسفه ما ایرانی ها استاد از بین بردن موقعیتها و نعمت های رایگانیم
به روشهای گوناگون و فراوانی میشد از دریاچه ارومیه بهره برد ما بدترین روش رو انتخاب کردیم و باعث نابودی این منبع ارزشمند شدیم وباید منتظر عواقبش باشیم
امروز برای انجام کاری رفته بودم نزدیکای دریاچه نه ببخشید بیابون ارومیه چنتا عکس از این بیابون گرفتم البته عکسها زیاد هم نزدیک نیست ولی کاملا مشخصه همه چیز!
فقط یه توضیح کوچولو بدم تو عکس بعضی جاها مثل این میمونه که دریاچه آب داره اما اصلا این اشتباهو نکنین اونا نمکه تو بیابون مگه آب پیدا میشه!!!
http://www.emruzi.com/upc.php?file=1...2_imag0754.jpg
http://www.emruzi.com/upc.php?file=1...0_imag0753.jpg
http://www.emruzi.com/upc.php?file=1...9_imag0752.jpg
http://www.emruzi.com/upc.php?file=1...2_imag0751.jpg
در آخر میخوام تشکر کنم از همه افردای که دست به دست هم دادن تا ما صاحب این بیابون بشیم
-
پاسخ : دریاچه ارومیه
سلام دوستان
میخواستم چند تا مطلب در این خصوص برات اینجا بگم...
یادش بخیر اون سال هائی که دریاچه آب داشت و ما واسه شنا میرفتیم بندر شرفخانه ، مجتمع رفاهی شیخ ولی تو روستای شیخ ولی ، جزیره اسلامی و جاهای مختلف دیگه...
وقتی از تبریز سفر میکردی به سمت خوی ، ارومیه و شهر های که باید دریاچه رو دور بزنی همیشه از یه سمتت دریاچه دیده میشد...
وقتی تو مرداد ماه به اصطلاح مردم محلی که میگفتن دریا رو کرم زده دستت رو میکردی تو آب دریاچه و وقتی بیرون میاوردیش پر از میگوی آرتمیا میشد...
و آخرین باری که از طرف بندر شرفخانه رفتم دریاچه ارومیه تابستون 88 بود ، نزدیک به 50 دقیقه روی نمک های دریاچه پیاده راه رفتیم تا زیر پامون کمی خیس شد...
و اون روزی که تو مرداد ماه سال 87 نصف دور دریاچه رو دور زدم نتونستم حتی یه دونه آرتمیا صید کنم واسه ماهیام...
دوستان میدونید تو حوزه آبریز دریاچه ارومیه چند تا رودخانه دائمی و فصلی وجود داره ؟
15 روخانه دائمی و 7 رودخانه فصلی
از این 15 تا رودخانه دائمی 3 تا رودخانه (سیمینه رود ، آجی چای و مهاباد چائی) 60 درصد آب دریاچه رو تامین میکنه . که طبق مشاهده خودم دوتاش که دیگه کاملا داره خشک میشه.
تعداد سد های در حال بهره برداری هستش ، در دست مطالعه و یا در حال توسع و افزایش ارتفاع هستند میدونید چند تاست ؟
202 سد ، باورتون میشه 202تــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــا
میدونید رو رودحانه آجی چای به تنهائی چند تا سد هست ؟
22 تــــــــــــــــــــــــ ــا ، باور نکردنیه
آخرین سد آجی چای سد شهید مدنیه که خودم به شخصه قبل از آب گیری و اتمام پروژه داخل بستر سد راه رفتم و قراره که بعد از تکمیل شدن آب گیری این سد منطقه وسیعی از منطقه خوش آب و هوای آرپادرسی رو به زیر آب بگیره...
اصلا باورتون میشه تو منطقه ای مثل آذربایجان با این همه برف و بارون و بارش دریاچه ای خشک بشه ؟
باورتون میشه وقتی یه باغ دار میخواد باغشو آب بده موتور آب رو با لوله ی 5 اینچی روشن میکنه و ولش میکنه تو باغش ؟ و بیشتر از میوه علف هرز تولید میکنه؟
نمیخوام زیاد سرتون رو درد بیارم . اما اگر وقت کردید این مقاله پائین رو که براتون میزارم ( از بین صد ها مقاله در این خصوص) رو بخونید...
به امید روزی که دوباره باز شاهد احیا شدن این نعمت طبیعی تو شمال غرب کشور باشیم که مطمئنا اگر از بین بره شهر های زیادی از مضراتش برخوردار میشن...
-
پاسخ : دریاچه ارومیه
دکتر پرویز کردوانی
دریاچه ارومیه در حال سفر از جغرافیا به تاریخ!
تاملی بر جدیدترین نظرات دکتر پرویزکردوانی در باره اکوسیستم و دریاچه ارومیه
دریاچه ارومیه در حال سفر از جغرافیا به تاریخ!
آقای دکتر پرویز کردوانی در جدیدترین مصاحبه خود با "ماهنامه خط صلح" مجددا مطالبی را عنوان کرده اند که چندان صحیح نیست و از نظر نگرش، مغایر با اهداف و برنامه های زیست محیطی است و در شرایط حساس کنونی دریاچه ارومیه چنین اظهارنظرهایی می توانند حالتی تخریبی به خود بگیرند. پیشنهاد خشکاندن دریاچه ارومیه همانند پیشنهاد قتل یک آدم بیمار بستری در تخت بیمارستان است! از نگاه زیست محیطی چنین دیدگاهی در هیچ جای دنیا قابل قبول و قابل توجیه نیست. آقای دکتر کردوانی استاد من بوده و هستند و در زمینه کویرشناسی زحمات زیادی متقبل شده اند، اما چنین زحماتی نباید با ارائه این قبیل نظریات زیر سوال روند. به هر حال هر کس در زمینه تحقیقی و تحصیلی خاص خودش تخصص دارد و می تواند در آن ارتباط آزادانه اظهار نظر کند، اما ارائه نظریات تخریبی در باره رشته های غیرتخصصی جای تامل دارد. شور و شوق و اشتیاق وصف ناپذیر جناب آقای دکتر کردوانی به مبحث "کویرگستری" نباید دامنگیر مکانهای زیست محیطی نظیر دریاچه ارومیه (که خصوصیاتی کاملا متفاوت با مناطق کویری دارد)، شود. صِرفِ اقامت در ارومیه به مدت دو سال _در نیم قرن پیش- نمی تواند معیاری برای شناخت موقعیت و به دنبال آن نظریه پردازی در باره مشکلات زیست محیطی (و نه کویری) منطقه شود. یعنی حتی اگر دریاچه ارومیه خشک شود، مشخصات اقلیمی منطقه کاملا مغایر با ویژگی های آب و هوایی، بارشی، و دمایی نواحی کویری می باشد و طرح های مناسب و قابل اجرا در مناطق کویری به هیچ وجه قابلیت ارائه و اجرا در منطقه ای چون دریاچه ارومیه را ندارند، هرچند بنده تاکنون جز ارائه کلیات، پیشنهاد عملی خاصی از جناب استاد کردوانی در باره بیابان زدایی و کویرزدایی در مناطق بیابانی ایران نیز مشاهده نکردهام. بنابراین پیشنهاد خشکاندن دریاچه ارومیه علاوه بر اینکه از منظر زیست محیطی یک ایدهی بی پایه و اساس است، بلکه از طرف دیگر چنین پیشنهاداتی در حوضهی دریاچه ارومیه با توجه به تفاوتهایی که وجود دارد، محلی از اِعراب ندارند. قبول داریم که کم کم دریاچه ارومیه از جغرافیا به تاریخ سفر می کند، اما نگرش زیست محیطی حتی بر حفظ واپسین قطرههای آب آن نیز تاکید می ورزد. ضمن اینکه پیشنهاد خشکاندن دریاچه در منطقه پرآب و پررودخانه ای چون حوضه دریاچه ارومیه (که دوره های طغیانی و سیلابی دارند و برخلاف مناطق کویری به سطح اساس یعنی دریاچه می رسند) بسیار خطرناک است. در باره جزییات نظرات آقای دکتر کردوانی... در باره مواردی از این اظهارات توضیحاتی را عرض می کنم. به عنوان نمونه ایشان می فرمایند: "... بهتر است که قبل از شروع، اندکی هم درباره ی تاریخچه ی این دریاچه بگویم: با بالا آمدن آتشفشان کوه سهند، دو چاله ایجاد شد که در یکی از این چاله ها در آن زمان آب جمع شد و به دریاچه ی ارومیه تبدیل شد...". باید توضیح دهم که این گفته، نظری سطحی و غیر علمی است. دریاچه ارومیه از نظر زمین شناسی نسبتا جوان و با عمری حداکثر در حدود یک میلیون سال بعد از آخرین فعالیت یخچالی و بر اثر فعالیتهای تکتونیکی پدید آمده است. از یک دید چالهی این دریاچه بخشی از یک فرورفتگی است که از ارومیه تا دختر کشیده شده و خود یک کمربند آتشفشانی است. برخی اعتقاد دارند که دریاچه ارومیه یک چین زمینشناسی است و طبقات رسوبی به سمت مرکز دریاچه امتداد دارند. حرکت گسل ارومیه نیز به عنوان یکی از عوامل پیدایش این دریاچه مطرح شده است. دریاچه در گودالی قرار دارد که در آن آهکهای دوران سوم نظریه ائوژئوسنکلاین (ناودیس مطول و باریکی که فعالیت آتشفشانی در آن زیاد است) واقع شده اند. برخی دیگر نیز پیدایش دریاچه ارومیه را ناشی از ازدیاد بارندگی می دانند[1]. یا ایشان می فرمایند: "... در حاشیهی دریاچه یک اکوسیستم حیوانی نظیر گاومیش تشکیل شده بود (گاومیش حیوانی است که نیاز به آب دارد و باید دائم برود در آب بخوابد، تا خنک شود و هم چنین بدنش را گل بگیرد که بعد از بیرون آمدن از آب، مگس و پشه نیشش نزنند...". یادآور می شوم که با توجه به اینکه اینجانب تخصص چندانی در مورد صفات این حیوان چهارپا ندارم، فقط در باره بخش دوم فرمایش ایشان (اکوسیستم) که اندک مطالعه ای در زمینه آن داشته ام، توضیح می دهم؛ ضمن اینکه خاطرنشان می کنم که آقای کردوانی خود مولف کتابی در زمینهی اکوسیستم هستند که در چند مجلد منتشر شده است؛ بنابراین چنین تعریف یا تقسیمی از اکوسیستم غیرعلمی است. در هیچ یک از منابع داخلی و خارجی حتی یک سطر مطلب در بارهی "اکوسیستم گاومیش" وجود ندارد و حتی در طبقه بندیهای معمول نیز اثری از این نوع تعریف و تقسیم دیده نمی شود. به هر حال اکوسیستم بومسازگان یا اکوسیستم به انگلیسیecosystem اشاره به گردآوری اجزا و روش هائی دارد که تشکیل دهنده و حاکم بر رفتار برخی زیر مجموعههای فضای زیستی میباشند. مفهوم ادراک شده این واژه معمولاً برای اشاره به عناصرحیاتی و غیر حیاتی و تعامل آنها با یکدیگر در محیطهای تعریف شده و بدون در نظر گرفتن محدودیتهای ذهنی در خصوص بزرگ یا کوچک بودن آن منطقه، به کار میرود. از نظر بسیاری از مردم، اکوسیستمها (مانند انواع دیگر سیستمها) تحت حاکمیت قوانین علوم سیستمها و علوم سایبرنیتیک بوده و کاربری خاص آنها در گردآوری ارگانیزمها و اجزای مرتبط غیر جاندار میباشد. از نظر برخی دیگر، اداره مقدماتی اکوسیستمها توسط امور تصادفی، عکس العملهای بر انگیخته شده آنها در مواد غیر جاندار و پاسخهای انعکاسی ارگانیزمها انجام میپذیرد. به صورت عمومی میتوان یک سیستم اکولوژیک را به عنوان یک اجتماع از ارگانیزمها گیاهان، حیوانات و دیگر ارگانیزمهای زنده؛ که با عناوین «اجتماع عناصر زنده» یا بایوکونوسیس در نظر گرفت که با محیط یا بایوتوپ در تعامل و زندگی بوده و به عنوان یک واحد بیقاعده عمل مینمایند که همان تعامل در قالب یک واحد پویا و پیچیده و یک «واحد اکولوژیک» میباشد[2]. در ادامه مصاحبه ایشان می فرمایند: "... طرفداران محیط زیست می گویند که سدها موجب خشکی آب دریاچه شدند، در حالی که سدها باعث بیش تر شدن و ذخیره ی آب می شوند...". شاید گواه مناسب نادرست بودن این نظر، یافته های خانم دکتر راضيه لك استاد زمین شناسی دانشگاه اصفهان و مدیر وقت زمین شناسی دریایی سازمان زمین شناسی کشور باشد که ایشان با تهیه بیش از 85 متر مغزه با حداکثر طول 9 متر از بستر درياچه اروميه نشان داده است که تا 20 هزار سال گذشته خشكسالي عمدهاي درياچه اروميه را تهديد نكرده و رسوبات آن تماما از از نوع درياچهاي بوده است، اين در حالي است كه در محل تهيه مغزه، هم اکنون درياچه تقريبا خشك شده است. لك به نتايج به دست آمده از بررسي مغزه بستر درياچه اروميه به همراه دادههاي 55 ساله اقليمي تاکید می کند که وضعيت درياچه اروميه بيش از هر چيز متاثر از فعاليت هاي انساني صورت گرفته از سال 1377 به بعد است كه عمده آن ها مربوط به سد سازي در مسير رودخانه و ذخيره آب رودها در پشت سدها بر مي گردد[3]. این نتایج که برگرفته از تحقیقات میدانی و نمونه برداریهای دقیق علمی متعدد میباشند، دقیقا عکس ادعای آقای کردوانی در باره تاثیر سدها را نشان می دهند. با توجه به اهمیت موضوع و نادرستی فرمودهی آقای دکتر کردوانی به علت نادیده گرفتن نقش سدها در خشکی دریاچه ارومیه مطالب دیگری را مطرح می نمایم. طبق اطلاعات مندرج در پایگاه اینترنتی" شرکت مدیریت منابع آب ایران؛ معاونت طرح و توسعه " وضعیت سدها در محدوده حوضه آبخیز دریاچه ارومیه به شرح زیر است: تعداد ۳۶ سد موجود، تعداد ۱۲ سد در دست ساخت، تعداد ۴۰ سد در دست برنامه ریزی. بنابراین از منظر تئوریک و از دید سدسازان، در آینده و در شرایط آرمانی حوضه آبخیز دریاچه ارومیه به ۸۸ سد مجهز خواهد شد (مجموع سدهای ساخته شده، در حال ساخت و در دست مطالعه برای سه استان درگیر در آبخیز دریاچه ارومیه به ۲۰۲ سد می رسد)؛ ضمن اینکه این اقدامات تنها به ساختن سد محدود نمی گردد؛ در برخی موارد افزایش ارتفاع سدهای موجود و در نتیجه ذخیره بیشتر آب در مخازن سدها نیز در دستور کار قرار دارد .طبق گزارش دفتر بررسی های منابع آب مقدار آب ورودی به دریاچه ارومیه توسط ۱۵ رودخانه دایمی، ۷ رودخانه فصلی که اغلب در زمستان و بهار جریان دارند و حدود ۳۹ مسیل تأمین می گردد. رودخانه های دایمی حوضه عبارتند از : زرینه رود، سمینه رود، مهابادچای، گدارچای، باراندوزچای، شهرچای، روضه چای، نازلو چای، زولاچای، آجی چای، آذرشهرچای، قلعه چای، صوفی چای، مردوق چای و لیلان چای .رودخانه های فصلی شامل شیخ چای، شیوان چای، خرخره چای، لیقوان چای، تسوج چای، دریان چای و گپی چای هستند.
نکته جالب توجه اینجاست که از مقایسه سیاهه سدهای احداث شده و در دست بهره برداری در کل حوضه آبخیز دریاچه ارومیه که توسط شرکت مدیریت منابع آب ایران تدوین گردیده است و نیز فهرست رودخانه های ورودی به دریاچه ارومیه، این نتیجه حاصل می آید که بر روی ۱۴ رودخانه از ۱۵ رودخانه دایمی تأمین کننده آب دریاچه ارومیه، سد و سد انحرافی (مانند نازلو، شهرچای و زولاچای) احداث گردیده است. ضمن اینکه بررسی های میدانی محققان نشان دهنده واقعیت های دیگری نیز هستند؛ برای مثال بر روی رودخانه آجی چای به تنهایی تعداد ۲۲ سد احداث گردیده که کل آب شیرین موجود را جمع آوری می کنند؛ در این شرایط آنچه برای سد شهید مدنی باقی می ماند، تنها شورابه ای است که توسط دیگر سدها جمع آوری نمی شود. به قول یکی از صاحب نظران برنامه ریزی منابع آب، گویا سد شهید مدنی قرار است تنها نقش مخزن نمک را بر عهده گیرد. طبق گزارش دفتر بررسی های منابع آب سه رودخانه سمینه رود، آجی چای و زرینه رود تأمین کننده 60% از کل دبی ورودی به دریاچه ارومیه هستند. به بیان دیگر، در شرایطی که جریان ورودی سه رودخانه یاد شده به دریاچه ارومیه مسدود شده، تنها به همین علت دریاچه از دریافت تقریباً ۶۰ درصد از سهم خود محروم می گردد. به تقریب ۴۰% باقی مانده نیز توسط سایر سدها بلعیده می شود. ذکر این مطالب به معنای نفی نقش انکار ناپذیر بخش کشاورزی در خشک شدن دریاچه ارومیه و اختصاص حجم و سهم عظیمی از منابع آبی ورودی دریاچه به بخش کشاورزی (شاید بیش از 80%) نمی باشد، بلکه هدف صرفا روشنگری در بارهی مطالب مورد ادعای آقای کردوانی در خصوص عدم ایفای نقش سدها در این خشکی بوده است. آقای دکتر کردوانی در جای دیگر می فرمایند: "...آنها غافل از این بودند که کشاورزان برای تامین آب در حال چاه زدن، دور تا دورِ دریاچه هستند. در ابتدا ۶ هزار چاه زدند اما با این حال مشکل خاصی به وجود نیامده بود، اما بعدها ۱۸ هزار چاه غیرمجاز زدند...". باید عرض شود که بر اساس اظهارات آقای دانشجو مدیرعامل آب منطقه ای آذربایجان غربی[4] مجموع 53 هزار حلقه چاه آمار برداری شده در زیر حوضه دریاچه ارومیه وجود دارد که از این بین، 25 هزار حلقه غیر مجاز هستند. آمار ارائه شده آقای کردوانی در این رابطه نیز نیاز به بروزرسانی دارد. همچنین می فرمایند: "... این در حالیست که حداکثر عمق دریاچه ی ارومیه ۱۶ متر است؛ آن هم در قسمت شمالی اش و جایی که پلی به نام “پل شهید کلانتری” ساختند...". باز این توضیح لازم است که در هنگام انجام مصاحبه با ایشان (اسفند 1392)، حداکثر عمق دریاچه ارومیه به کمتر از 1 الی 2 متر رسیده بود[5]، در حالی که عمق 16 متر مورد ادعای ایشان مربوط به حداکثر دوره های پرآبی و زمانی بوده که هنوز سد بزرگی بر روی آبراهههای منتهی به دریاچه احداث نشده بود و هنوز کشاورزی به طور گسترده، چندکشتی، و معرفی گونه های جدید زیر کشت در منطقه رونق نیافته بود، یعنی سالهای 1373-1374. اینکه ایشان می فرمایند: "... خانم ابتکار گفته که اگر دریاچه ی ارومیه خشک شود، نه تنها کشاورزی و روستاهای ما، بلکه تمام شهرهای اطراف هم نابود می شود. اما این طور نیست و اتفاقاً این دریاچه هرچه بماند، بیش تر خرابی به بار می آورد. خب بسیاری از مسئولان چون تخصصشان این نیست، مشکل دریاچه ی ارومیه را نمی دانند..."، نیز قابل تامل است. جناب کردوانی به عنوان متخصص کویر، متاسفانه در هر زمینه ای که پیش آید، ابراز تخصص می نمایند که از منابع منتشره ایشان نیز این موضوع کاملا محسوس است. مشخص نیست اولا چرا خانم دکتر ابتکار به طور غیر مستقیم به فقدان تخصص در محیط زیست متهم می شوند، و آقای دکتر آیا از جایگاه متخصص محیط زیست این نکته را می فرمایند، و دوما آقای دکتر کردوانی از مجددا از چه جایگاه چه تخصصی به این قطعیت می فرمایید: اتفاقاً این دریاچه هرچه بماند، بیش تر خرابی به بار می آورد (!!). آیا ایشان پروفسور در محیط زیست هستند؟ بنده که متوجه نشدم هر چه بیشتر ماندن دریاچه ارومیه به فرموده ایشان چه خرابیای را به بار می آورد! با بسیاری از محققان و متخصصان دانش محیط زیست و اکولوژی نیز در این ارتباط رایزنی کردم، به منابع متعدد داخلی و خارجی نیز مراجعه نمودم و چیزی نیافتم. این مصاحبه جناب دکتر را هم بارها و بارها خواندم، اما متوجه مشکلِ بودنِ و زنده ماندن دریاچه ارومیه –حتی با همین آخرین قطرههای آب- نشدم، چرا که اصلا توضیحی در این باره ارائه نشده است. متخصصان کوچکِ مورد خطاب بنده، به طور دسته جمعی اعتقادی عکس نظرات ایشان دارند و این فرموده را یک توهین به این آب مقدس و مردم منطقه تلقی می کنند. یک مورد تعجب آور در اظهارات جناب دکتر کردوانی، پیش آمدن این سوال است که چرا ایشان از خشکیدن دریاچه ارومیه خوشحال و خرسند می شوند و حتی این گفته در همین مصاحبه که: "... اما همه ی این کارها هم که انجام شود، من به شما قول می دهم که دریاچه ی ارومیه احیا نشود؛ چرا که خوشبختانه-تاکید می کنم که خوشبختانه- آبی نیست که به دریاچه بدهند...". یعنی مشخص نیست چرا باید ایشان در یک مصاحبه دو بار تاکید کنند که خوشبختانه آبی نیست که به دریاچه بدهند (!)، من فرد دومی را سراغ ندارم که از نبودن آب برای تخصیص به دریاچه در حال خشکیدن ابراز شادی و شور و شعف کند. البته شاید به مفهومی، آقای دکتر از کویرزایی و کویرگستری در مقابل کویرزدایی سرخوشی مثال زدنیای نصیبشان می گردد. این اعتقاد دیرینه ایشان هم که "جنگل آب زیرزمینی را تلف می کند [تا لابد در فقدان جنگل، قناتها حفظ گردند] نمی تواند بی ارتباط با این موضوع باشد. آقای کردوانی در این مصاحبه [و مصاحبه های متعدد مشابه] ظاهرا از حساسیت دریاچه ارومیه برای مردم آذربایجان اطلاع ندارند که حکم به خشکاندن –آن هم سریع- آن می دهند! ایشان اطلاع ندارند که حتی قطرههای آب باقی ماندهی این دریاچه نیز برای مردم منطقه مقدساند... راهکارهایی برای نجات این دریاچه ارومیه باید با مطالعه و تحقیق به نتیجه رسید. تجربه باززنده سازی دریاچهها در کشورهای دیگر هم آزموده شده و نتایج مطلوبی به دست داده است، مانند دریاچه آرال در روسیه. من خود با نظر خانم دکتر ابتکار در ارتباط با عدم امکان انتقال آب بین حوضه ای (از رود ارس) به این دریاچه موافق نیستم. تصور من این است که انجام یک مطالعه جامع و فراگیر در قالب "ارزیابی پیامدهای زیست محیطی انتقال آب از یکی از رودهای کشور-اعم از ارس، زاب کوچک یا حتی دریاای خزر- می تواند نشان دهد که آیا چنین امکانی وجود دارد یا نه. به نظر حقیر صرفا یافته های علمی هستند که زبان حال یا پاسخگوی چنین فریندهایی می باشند و شاید بدون تحقیق نتوان به نتیجه قطعی و صحیح دست یافت. باید عرض کنم که برنامه جامع مدیریت دریاچه ارومیه حاصل بالغ بر یکسال و نیم زمان و بیش از 350 نفر روز کار مشترک فرابخشی در سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه و با مشارکت جوامع محلی بوده که اولین کارگاه برنامهریزی مدیریت دریاچه ارومیه با همکاری مشاوران بینالمللی طرح حفاظت از تالابهای ایران در سال 86 و با حضور کارشناسانی از ادارات کل حفاظت محیط زیست، استانداریها، سازمانهای جهاد کشاورزی و آب منطقهای، گردشگری و میراث فرهنگی، شیلات، منابع طبیعی و سازمانهای مردم نهاد و سایر ارگانهای مربوطه استانهای آذربایجان شرقی و غربی در ارومیه برگزار شد که هیچ نتیجه ای عاید نکرد. در برهه های محدودی، به منظور احیا و جلوگیری از تخریب دریاچه و تالابهای بینالمللی واقع در حوضه اکولوژیک پارک ملی دریاچه ارومیه، به میزان بیش از50 میلیون مترمکعب آب پشت سد مخزنی حسنلو به چهار تالاب شورگل، سیران گلی، یادگارلو و سلدوز به صورت تدریجی تخلیه گردیده ولی منتج به نتیجه نشده است. برخی از مهمترین بحثهای مطرح شده برای نجات دریاچه که دکتر باقر نجفی نیز بر آن تاکید کردهاند، عبارتند از: الف. انتقال آب از رود ارس: مطالعات طرح انتقال آب ارس به آذربایجان شرقی از سال ۱۳۵۸ شروع شده است. این طرح عمدتا با هدف تامین نیازهای شرب و صنعت بیش از ۵/۳ میلیون نفر از جمعیت استان، جبران کسری سفرههای آب زیرزمینی، تعادل بخشی تراز دریاچه ارومیه و بهبود اراضی کشاورزی موجود در محدوده طرح با استفاده از روش آبیاری مدرن اجرا میشود. از اهداف دیگر طرح، پیشگیری از بروز بحران آبی در افق ۱۴۲۵ و کاهش تنشهای اجتماعی ناشی از کمآبی است. انتقال آب از یك حوضه به حوضه دیگر پیامدهای زیست محیطی به دنبال نداشته باشد و در واقع چنین طرحی از نظر فنی، عملیاتی، اقتصادی و زیست محیطی امكان پذیر باشد. این موارد به خوبی نشان میدهد كه این ایده مستلزم انجام مطالعات كافی و لازم در این زمینه توسط متخصصان و مشاوران بیطرف است. مضافا اینكه انتقال آب از ارس مشکل دریاچه ارومیه را به تنهایی حل نمیکند. ب. انتقال آب از دریای مازندران: این ایده نیز علاوه بر مواردی كه در مورد انتقال آب رود ارس گفته شد با مشكل دیگری نیز روبرو است و آن اینکه ارتفاع سطح معمول دریاچه ارومیه از سطح دریای آزاد ۱۲۶۷ متر و ارتفاع دریای مازندران منفی ۵/۲۶ تا ۲۸ متر از سطح دریا بوده، یعنی تفاوت ارتفاعی این دو در حدود ۱۳۰۰ متر است و انتقال حجم سنگین آب به چنین ارتفاعی بسیار مشكل و هزینهبر است. البته چنین ایده ای در صورت دریافت پاسخ مناسب از ارزیابی پیامدهای زیست محیطی قابل طرح شدن است. ج. حذف فعالیت های كشاورزی از حاشیههای دریاچه: این امر خود مستلزم مطالعه و تعیین نواحی است كه برای احیای دریاچه ارومیه نكاشتن و مصرف نكردن آب در آن ضروری است. به علاوه اگر چنین مطالعه دقیقی بتواند انجام گیرد، اجرای آن نیازمند یك برنامه به همراه مشوقها و جبرانهائی برای نکاشتن و رها كردن زمینهای مربوطه است. این طرح نیز در جوار طرح های دیگر می تواند مطمح نظر باشد. د. تخریب یا تخلیه سد: گاه گفته میشود كه برای نجات دریاچه ارومیه باید برخی از سدهای منطقه خراب شود و همه سدها به طور كامل تخلیه شده و از ذخیره كردن آب در آن ها جلوگیری گردد. تصمیمگیری در این حوزه مستلزم مطالعه همه جانبه و پیدا كردن راهكارهای تركیبی و مكمل است، مانند تخلیه قسمتی از آب سدها و عدم ساخت سدهای جدید، به تعویق انداختن سدهای در دست اجرا یا عدم انجام مطالعات مربوط به سدهای جدید. هـ . بستن چاههای غیرمجاز یا جلوگیری از برداشت آب آنها: بستن تمامی چاههای غیرمجاز یا جلوگیری از برداشت غیرمجاز آب، اگرچه تا حدود زیادی ضروری به نظر میرسد، اما بنا به تجربه تقریبا غیرممكن است. با این حال چنین اقداماتی در قسمتهای خاصی از حوضههای مشرف بر دریاچه ارومیه ضروری است، بهویژه آنكه گروهی یكی از دلایل مهم مشكل دریاچه را پائین رفتن شدید سفره آب زیرزمینی میدانند. نتیجه اینکه هیچ یك از راهكارهای پیشنهادی به تنهائی راه چاره نیستند و نیاز به انجام همزمان راهبردها و راهکارهای تلفیقی وجود دارد، زیرا عوامل مختلفی دست به دست هم داده و این وضع را بهوجود آوردهاند. لذا مطالعات متعدد و تلفیق و تعیین و سپس ترسیم راهحلها براساس آنها مورد نیاز است. یعنی به عنوان مثال هم باید در باره بارورسازی ابرها فکرکرد و هم بالازدن دریچه های تخلیهی سدها و هم تغییر سیستمهای زراعی منطقه یا ساماندهی چاههای مجاز و غیرمجاز. مشخصا صد در صد نیاز است كه میزان زیادی از آب سدها به سوی دریاچه رها شود (و مقدار آن یک مبنای تحقیقاتی نیاز دارد)؛ الگوی كشت و كشاورزی و به ویژه توسعه کشت های جدید معرفی شده توسط نهادها یا اشخاص در منطقه مطالعه شده و روشهای مدیریت آب و آبیاری با توجه به وضع جدید منطقه بررسی دوباره طراحی شود، از توسعه سدها جلوگیری شود، مناطق جدید مورد حفاظت زیست محیطی قرار گیرند، آبخوانهای حوضه تغذیه شوند، قسمتهایی از مزارع و باغات تعطیل گردد، از برداشت بیرویه آب زیرزمینی جلوگیری شود، از توسعه صنایع و به ویژه صنایع آببر ممانعت به عمل آید، ایجاد شهركها و توسعه بیرویه شهرهای اطراف مورد مطالعه و كنترل قرار گیرد. اهداف کلی تحقیقات در راستای نجات دریاچه ارومیه در آینده... بررسی تاثیر و سهم عوامل مختلف در خشک شدن این دریاچه
بررسی آسیب هایی که خشک شدن دریاچه ارومیه به همراه خواهد داشت
مطالعه راهکارهای عملیاتی و اجرایی احیای دریاچه
بررسی پتانسیل و امکان سنجی بارورسازی ابرها به منظور تامین آب دریاچه
بررسی پتانسیل و امکان سنجی بهره گیری از سیستم های متفاون و مکانیزه کشاورزی
بررسی و امکان سنجی از رده خارج کردن برخی انواع کشت به تازگی معرفی شده به حوضه که نیاز آبی بالایی دارند
بررسی و امکان سنجی بهره گیری از سیستم های مدرن آبیاری در حوضه
بررسی و امکان سنجی از رده خارج کردن یا توقف عملیات برخی سدهای حوضه
بررسی پیامدهای زیست محیطی و اکوسیستمی خشک شدن دریاچه
بررسی امکان پمپاژ بخشی از آب سدهای اطراف که در مسیر رودهای جاری دریاچه زده شده است
تزریق آب از دریای خزر، یا زاب کوچک و یا رود ارس
بررسی و امکان سنجی بارور نمودن ابرها و ایجاد ابرهای بارانزا و بارانهای مصنوعی
در سال ۷۴ میزان آب دریاچه ارومیه به قدری زیاد بود که ایجاد نگرانی کرد و وزارت نیرو را مجبور کرد دایپهایی را در اطراف دریاچه برای نفوذ نکردن آب به تاسیسات نصب کنند. بنابراین در ۱9 سال گذشته در حوضههای آبریز دریاچه ارومیه چه اتفاقی افتاده كه این دریاچه اکنون در حال احتضار است
بررسی و اصلاح الگوی كشت در حوضههای آبریز دریاچه ارومیه با دو هدف: یك- تغییر كشت به منظور كاهش تقاضای آب دو- كاهش سطوح كشت در این نواحی در صورت لازم. قابل ذكر است كه در ۳۰سال اخیر سطح کشت اراضی پیرامون دریاچه ارومیه، از ۱۵۰هزار هکتار به ۴۱۵ هزار هکتار افزایش یافته است
بررسی امکان اصلاح روشهای آبیاری با نگرش حفاظت از منابع آبی حوضه
مطالعه امکان اجرای طرحهای آبخیزداری با نگرش احیای دریاچه
پژوهش در ارتباط با ساماندهی چاههای غیرمجاز، و برداشتهای غیرمجاز از چاهها
امکان سنجی پایان بخشیدن به مطالعات شروع شده برای احداث سدهای جدید و بررسی و جلوگیری از تکمیل سدهای در حال احداث در منطقه و همراه با آن بررسی و تجدیدنظر در مورد ذخیره کردن آبهای منطقه ارومیه در پشت سدها
تجدید نظر در خصوص احداث نیروگاههای پیش بینی شده برای آینده، و تجدید نظر در خصوص احداث صنایع بزرگ و بهویژه صنایع آببر، و جلوگیری از توسعه شهركهای جدید در اراضی نزدیك به دریاچه ارومیه
استفاده از دانش و تجارب سایر كشورها و سازمانهای بینالمللی. علاوه بر استفاده از همكاریهای كشورهای پیشرفته، سازمانهای بینالمللی مثل UNDP، یونسكو، و بانك جهانی كه در مطالعات مربوط به دریاچه آرال همكاری داشتهاند، میتوانند به مطالعه و اقدامات مربوط به احیا كمك نمایند
مطالعه زمینه های فرهنگ سازی و ارائه آگاهیهای لازم به مردم برای جلب همكاری آنها و ایجاد عزم عمومی برای احیای دریاچه
بررسی روش های بهینه لایروبی رودخانههای موثر بر دریاچه ارومیه
ایجاد یك ساختار مناسب برای كار از سطح راهبردی تا سطح عملیاتی [1]برای اطلاع بیشتر در صورت علاقهمندی می توان به منابع متعددی در این زمینه مراجعه کرد، مانند: بروکس، ئی ین- (ترجمه دکتر علی محمدخورشیددوست)، شواهد تغییرات ژئومورفولوژیکی ایران در دوران چهارم، مجله رشد آموزش جغرافیا- 1378. خورشیددوست، علی محمد، مقدمه ای بر پالئوژئومورفولوژی و ژئومورفولوژی دریاچه ارومیه، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی- 1370. اهلرز، اکارت-مبانی یک کشور شناسی جغرافیایی (ایران)-ترجمه دکتر محمدتقی رهنمایی-تهران-گیتاشناسی-1365. ایرانپناه، دکتر اسد-اصول چینهشناسی-انتشارات دانشگاه تهران-چاپ دوم- تیرماه. ودیعی،دکتر ربیع-جغرافیای مفصل ایران-جلد اول-اقبال-تهران- 1362. جداریعیوضی، دکتر جمشید-جغرافیای آبها-دانشگاه تهران-چاپ دوم- مهر 1366. جداری عیوضی،دکتر جمشید،-ژئومورفولوژی دره کوزه کنان-نشریه گروه آموزشی جغرافیا-تهران-شماره 1-دی 1356. جداری عیوضی، دکتر جمشید-کویر کبودان-موسسه جغرافیا-دانشگاه تهران-شماره 18-مهرماه 1361. خسرو تهرانی، خسرو-درویشزاده، علی-زمینشناسی ایران-تهران- تربیت معلم-1363. خیام، دکتر مقصود-ملاحظاتی چند در سفرههای آبرفتی و نهشتههای کواترنر جلگه تبریز-مجموعهء مقالات سمینار جغرافیایی-انتشارات آستان قدس رضوی. دهقان، علی- رضائیه، سرزمین زرتشت-ابنسینا-تهران. سیاهپوش،دکتر محمد تقی-پیرامون آب و هوای باستانی فلات ایران- ابنسینا-تهران-1352. گابریل، آلفونس-تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران-ابنسینا-تهران. گل گلاب، حسین-مشخصات جغرافیای طبیعی ایران-نوشتهء م. پتروف- تهران-ابنسینا. محمودی، دکتر فرجاللّه-تحول ناهمواریهای ایران در کواترنر-پژوهشهای جغرافیایی-موسسه جغرافیا-دانشگاه تهران-شهریور 1367. ودیعی، دکتر کاظم- مقدمه بر جغرافیای طبیعی ایران-تبریز- فروردین 1339. ودیعی،دکتر کاظم-مطالعات جغرافیایی-نوشته ژاک دومورگان-تبریز. [2] منابع بی شماری در باره این موضوع وجود دارند که با توجه به گستردگی فقط به چند مورد اشاره می شود و البته در هیچیک از این منابع چنین تعریفی ارائه نشده است: اکولوژی- دکتر اصغر نیشابوری، سمت. اکوسیستم های طبیعی- دکتر پرویز کردوانی- نشر پالیز- 1372. بومشناسی علم عصیانگر- مجموعه مقالات- ترجمه:عبدالحسین وهابزاده- چاپ اول 1381-ص264. نگرش سیستمی- دکتر مهدی فرشاد- 1368. جغرافیای زیستی- دکتر مظفر شریفی. محیطهای طبیعی کره زمین- تالیف: ژان دومانژو مترجم: دکتر شهریار خالدی- انتشارات: دانشگاه آزاد اسلامی- 1377. مقدمهای بر بوم شناسی- تالیف: جی سی امبرلین- ترجمه: محمد باقر نجاریه- انتشارات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان- 1377. [3] در تحقیق بازسازی زمانی خشکسالی در حوضه دریاچه ارومیه به روش مونت کارلو (تحقیق از اینجانب و آقای مهدی فیض الله پور) در دانشگاه تبریز اثری از خشکسالی به مفهومی که مورد ادعا بوده، مشاهده نگردید. [4] منبع: آژانس خبر-تحلیلی زریان، 27/12/1392 مجموع 53 هزار حلقه چاه آمار برداری شده در زیر حوضه دریاچه ارومیه 25 هزار حلقه غیر مجاز هستند... [5] ن.ک. خبرگزاری دانشجویان (ایسنا)، محاسبات علیرضا دائمی معاون برنامه ریزی و امور اقتصادی وزارت نیرو: ایسنا - کاهش عمق دریاچه ارومیه به کمتر از یک متر. .................................................. .................. دکترعلی محمدخورشیددوست- استاد محیط زیست دانشگاه تبریز
منبع روزنامه تبریز فردا 17 تیر نود و سه
-
پاسخ : دریاچه ارومیه
-
پاسخ : دریاچه ارومیه