مرسی حامد جان سوالای قشنگی بودنوشته اصلی توسط E M R U Z I
یحیی بدجوری داره زیر ذره بین بهت خوش میگذره . چیکار کنیم همه چی واسمون حکم خنده رو داره از جمله این ذره بین خیلی حال میده بهم :D
داری آفتاب میگیری بیشتر تا بسوزی . نمیدونم کی گفته ذره بین سوزندس ؟ :D من که دارم صفا میکنم
نمیدونم این بچه ها چرا اینقد بی حال شدن و حال تایپ کردن و سئوال پرسیدن ندارن ولی وقتی میان تاپیک رو میخونن نیشای همشون بازه
بچه ها کلا بیحال شدن واسه فصل گرماست ایشالا نفره بعدی رو خودم اینقد سوال میپرسم دیگه سایت نیاد خخخخ . ایشالا همیشه نیشا باز باشه :D
خووووووووب . به جمالت . یه جور واسه سوزندن شدید وارد شدیا :D
1- اگه بگن فقط یه حیوون رو میتونی توی خونه نگهداری تصمیمتون با بابا چیه؟ جنگ و دعوا نمیشه؟
نگهداری من از همه مهم تره در اون صورت خخخخ . دعوا که میشه شاید هم اصن بابا بزاره بره جدی میگم . البته مطمئنم کبوترا موندگار ترن
2- بهترین و بدترین خاطره نگهداری از حیوونهات چیه
راستش همیشه بد ترین خاطره ها از مرگشون هست . ولی بدترین خاطره ای که دارم مربوط به دوسال پیشه که خدمت بودم . و بهترینم مربوط به همونه . بهترین حیوون خونگی من یه سنجاب بود که در کمال نا باوریه من و هرکسی که این داستان رو میشنوه جوری باهام خو گرفته بود که توی محیط طبیعی هم حاضر به ترکم نبود . چون خیلی دوسش داشتم بار ها اقدام به ازادسازیش کردم دوبار حتی توی جنگل قائم کرمان اما بازم نمیرفت و بر میگشت . تا اینکه زد و ما رفتیم خدمت بعد از یک هفته خبر دادن دق کرده بی دلیل مردهخیلی دلم سوخت هنوز که هنوزه بعضی وقتا خیلی ناراحت میشم یادش میافتم
3- تا حالا شده خسته بشی و با خودت فکر کنی کاش جریان زندگیت جور دیگه ای بود؟
اره خیلی وقتا . بعضی وقتا میگم این منم اینقده لش شدم و حوصله کاریو ندارم ؟ ولی خوب زندگی با پایین و بالاش باید زندگی بود . زندگی یکنواخت رو نمیپسندم باید همه چی توش باشه حتی چیزایی رو که واسم خوشی نمیارن . زندگی مجموعه اتفاقات خوب و بدیه که مار بهشون واکنش نشون میدیم . پس اگه همیشه خوش باشیمو بخندیم که دیگه خنده بی معنی میشه . پس باید سعی کنیم همیشه حالاتمونو بسته به موقعیت پیش ببریم تا مزه بده بهمون :D
4- اگر بهت بگن فقط یک کار میتونی الان برای مردم کشورت انجام بدی و تا بیان کنی اتفاق بیوفته ( فکر کن غول چراغ جادو داری) چیه؟
فقط یه چیز . اونقدر بی پولی به زنی فشار نیاره که مجبور به تن فروشی اجباری بشه و واسه یه مرد اونقد بی پول فشار نیاره که جلوی خانوادش شرمنده بشه بگه نمیتونم . واقعا این بیشترین چیزیه که همیشه فکر منو درگیر کرده . بی پولی بعضی وقتا بلاهای بدی سر ادم میاره با اینکه زیاد تجربش نکردم. امیدوارم همه قدر خودمونو زندگیامونو بدونیم
5- یه بیت شعر که خیلی دوست داری؟
اهل شعر و اینا نیستم . از برم نیستم اصن فقط شاعر میگه . عمر گران مایه در این صرف شد . تا چه خورم صیف چه پوشم شتاء . ای شکم خیره به نانی بساز . تا نکنی پشت به خدمت دوتا . قسمت دومشم یادم نبود سرچ کردم :D باحاله بنظرم سعدی بدجور سیر خورده بوده در این قسمت و اینکه هروقتی من پر خوری میکنم ینی همیشه این بیت شعرو واسم از سمت ننه محترم سروده میشه :D
6- چطور عاشق شدی؟ فارغ هم که نشدی؟ ولی نمیدونی همسر آیندت چطور ادمیه؟ نکنه عشقت فلسفی و .... بوده
خوب عاشق شدن شاخ و دم نمیخواد . زیاد وارد محتویات نشیم . خوب دیگه ببین ادم از ایندش هیچ خبری نداره . عشق یه هدفه که میتونه زندگی ادمو دگرگون کنه که واسه من خیلی این دگرگونی شدید بوده و یه ادم ردیفی ازم در اورده . اما از اینده نمیتونم خبر بدم . امید چیز خوبیه اما راجع به اینده نباید جوری رفتار کرد که خودتو بعدا اگه بگی نشد وای دیگه باید بمیرم . هرچیزی به اندازه نیاز باید خواسته بشه . امیدوارم قانع شده باشی :D
7- به نظرت روزی میرسه که تاریخ اینطوری نوشته بشه اول خرداد ماه سال 15142؟
اره بلاخره اون روزم میرسه دیر یا زود با وجود یا بی وجود ادمایی امثال منو شما . اما خوب شاید اون زمان دیگه ما داریم خاک بازی میکنیم زیر خرمن ها خاک حالی به حولی میشیم . ایشالا اون روز دیگه جامعمون اینجوری نباشه همه دستشون به دهنشون برسه شرمندگی واسه هیچ مردی نباشه . :D
8- بزرگترین چرا در ذهنت چیه؟
چرا تو این دورو زمون خیلیا پولو به ابرو مندی ترجیح میدن و حاضرن دنیا نباشه ولی جیبشون پر پول باشه . چرا دستامون اینقد بی برکت شده که هرچی در میاریم سیر نمیشیم . چرا یادمون میره وقتی شکممون سیر شد بگیم خدایا شکرت اینم یکمی صدقه در راه تو . چراهای زیادی دارم فقط به همینا اکتفا میکنم . ولی مهم ترینش . چرا خدا رو فراموش کردیم
9- چرا به جای اینکه بگن فاز طرف چیه ؛ کسی نمیگه نول طرف چیه؟
خوب بنظرم نول یه موجود بی معنیه . مثلا من خودم از برق و اینا حالیم نیست اما یه سری یه لوستر تو اتاق بود ما فقط فازشو وصل کردیم . با کمال نا باوری این بدون اینکه سیم نولی بهش وصل باشه روشن میشد . جریانشم این بود که بنده خدا این لوستره از اون اهنی که بهش وصل بوده توی سقف نول رو میگرفته . خوب پس فاز بهتره نول محسوب میشه شاید :D نمیدونم والا سوالای سخت سخت میپرسی
10- این یکی سئوال نیست آرزوست ؛ ذره بین خودم رو که میخونم و تاریخ بالا پستها رو نگاه میکنم با خودم اه میکشم و میگم کاش برمیگشت به اون تاریخ ( عزیزی بوده که الان در قید حیات نیست ) امیدوارم تا سالیان سال تاریخ بالای این پستها رو که نگاه کنی آه نکشی و بگی چه خوب گذشت یادش بخیر.
اره زیاد پیش اومده از این چیزا واسم . کاشکی تا هستیم تا هستن قدر همو بدونیم . بدونیم این زندگی اونقد کوچیک و کم که ارزش لحظه به لحظه در کنار عزیزانمونو بدونیم . عمر بعضی وقتا به اندازه خوردن یه سیب کوتاست . بعضی وقتا هم به اندازه بزرگ شدن یه نهال و میوه دادنش طولانی . قدر همه لحظه هامونو بدونیم حتی بی حوصلگیامونو . قدر عزیزانمونو . قدر وقتایی رو که میزاریم . لذت ببریم از همه چیزو همه کس . از همه حالاتمون حتی اونایی که چهره بدی بهمون میدن . محبت کنیم که دنیا کوتاهه . ایشالا روحش شاد باشه <3
شاد باشی همیشه
ایشالا لبه هممنون خندون تنمون سلامت عزیزانمون در کنارمون
به انجمن امروزی خوش آمدید لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
