✅رونق اقتصادی
کسانی که به دنبال اخذ مجوز پرورش تیلاپیا هستند، میگویند که با پرورش تیلاپیا غذای مردم تأمین میشود، اشتغال رونق میگیرد و باعث ارزآوری میشود اما باید در نظر داشت که دهها عیب هم دارد. براین اساس، درصورت راهیابی این ماهی به محیطهای طبیعی و ایجاد خسارتهای گسترده، کدام سازمان یا فرد پاسخگو است؟ استدلالی که بیش از این هم بارها از سوی مسئولان و مجریان پروژههای مختلف به گوش رسیده است اما هرگز به سرمنزل مقصود نرسیده است. جاده ابر در جنگلهای باستانی هم به گفته موافقان جزو مطالبات مردمی بود اما جز جنگلتراشی و رانش زمین هیچ چیزی برای مردم منطقه نداشت. مردمی که نه راه دسترسی قدیمی هم داشتند و اصلاً نیازی به جاده جدید نبود. سد گتوند هم قرار بود هم بخشی ازشهرهای خوزستان را سیراب کند و هم زمینهای کشاورزی را آبیاری، اما حالا یک سد بزرگ آب شور مانده که نه میشود از آن استفاده کرد و نه میتوان پشت سد به حال خود رها کرد.
عبدلی هم درباره بازار پررونق ماهی آمور پس از رها سازی این گونه مهاجم در سیستان میگوید: «اما این خوشحالی یک دهه بیشتر دوام نیاورد و ابتدای دهه 1370 شکایتها شروع شد زیرا مردمی که تنها منبع آبی آنها هامون بود و از نیزارهای اطراف این تالاب برای حصیربافی، تغذیه دام، صید ماهی بومی و پرندگان پناه گرفته در لابهلای نیزارها استفاده میکردند بهناگاه دیدند که تالاب از نیزار خالی شد و نهتنها منبع غذای دامهایشان را از دست دادند بلکه صنایعدستی حصیربافی هم تعطیل شد.»
قصه تلخ کامل شد. به گفته عبدلی طرحی که قرار بود رونق اقتصادی منطقه را پررنگتر کند، هر آنچه بود هم نابود کرد. مسئولان در حالی هامون را گرفتار آمور کردند که به گفته او پژوهشها نشان داد ورود ماهی غیربومی به هامون که با اهداف توسعه اقتصادی و افزایش درآمد مردم صورت گرفته بود، باعث نابودی این نیزارها شد. در سالهای بعد هم مشکل کمآبی، نابودی تدریجی هامون را تشدید کرد.
تکجنسیتی جواب نمیدهد
گزارشهای منتشر شده از سوی سازمانهای جهانی حفاظت از طبیعت تیلاپیا را در فهرست 100 گونه مهاجم قرار داده و نسبت به تأثیر بسیار تخریبی آن بر طبیعت هشدار داده است.
تولیدمثل این گونه مهاجم بسیار زیاد است. همهچیز میخورد و در مقابل تغییرات محیطی مانند دما و شوری آخ هم نمیگوید. در رقابت با گونههای بومی پیروز میشود و بسیاری از آنها را حذف میکند. تیلاپیا حتی در خزر هم دوام میآورد و قادر به زیست در بسیاری از تالابها و رودخانههای کشور است و تنها چیزی که میتواند رشد این گونه را محدود کند، دمای کمتر از 10 درجه است، به همین دلیل تاکنون هیچ کشوری موفق به حذف یا کنترل جمعیت این گونه مهاجم در رودخانهها و تالابها نشده است.
شیلاتیها در مقابل اعتراض گروههای مختلف تکجنسی کردن تیلاپیا را پیش میکشند اما مدیرکل تنوع زیستی و حیات وحش سازمان محیط زیست میگوید: «استفاده از فرمول هورمونی برای تک جنسسازی تیلاپیا صد درصد جوابگو نیست.»
همچنین کارشناسان اعتقاد دارند بسیاری از مخازن سدهای کشور نیز محل مناسبی برای رشد و زندگی تیلاپیا است، اما این به معنای بیخطر بودن حضور آنها در مخزن سد نیست. اگر این ماهیها به مخازن سدهای آب شرب راه پیدا کنند، در دورههای کمآبی یا تغییرات دمایی دچار مرگ و میر گسترده میشوند و با آلوده کردن آب، مخازن سدها باعث بروز فاجعه میشوند. از سوی دیگر شیلاتیها در حالی روی ورود این گونه تأیید میکنند پژوهشهای زیادی در کشور در زمینه ردیابی اثرات زیست محیطی انتقال گونههای مختلف به اقلیمهای متفاوت انجام نگرفته و کارشناسان از آنچه انجام گرفته، به عنوان «پژوهشهای ناچیز» یاد میشود. تیلاپیا را متخصصان قلب و تغذیه هم رد کردهاند اما چرا باز هم روی ورود آن اصرار میشود؟ تنها به یک دلیل، صرفه اقتصادی. تیلاپیا زود تکثیر میشود و با قیمت پایین خوب به فروش میرسد اما آیا به نابودی یک اکوسیستم میارزد؟
☜☜نویسنده: خانم زهرا کشوری☞☞