پرنده های aligator

[علی بختیاری]

سلام داش علی.....

به به مبارکه داداش...عجب تخمی گذاشته....ماشالله....مرغ نیست که واسه خودش شتر مرغیه....بگیر جوجرو ازش داداااا...

نمیخوای دستگاه رو راه بندازی؟؟؟وقتشه هااا....

[aligator]

مثل همیشه عالی آقا علی...
تخمه چقدر ریزه!!!
خوشم میاد خوش قولی .... گفتی امشب عکس ها رو آپ میکنم واقعا هم گذاشتی

خواهش میکنم،بالاخره وقتی میگم میزارم که دیگه ناز کردن نداره! اصأ عکسا رو من میگیرم برای بچه ها،شاید اونا هم لذت ببرن و ترقیب بشن به نگهداری... وگرنه چه لذتی بیشتر از اینکه از نزدیک خودم لمسشون کنم و لذت ببرم...
راسی محمد جان داداش گزینه ارتقاع پست اینجا با لایک فرق میکنه! ارتقاع پست مخصوص مقالات و پاسخهای کاربردی بچه هاست. همون گزینه پسند برای تشکر کردن کفایت میکنه...
ممنون که سر زدی

سلام داش علی.....

به به مبارکه داداش...عجب تخمی گذاشته....ماشالله....مرغ نیست که واسه خودش شتر مرغیه....بگیر جوجرو ازش داداااا...

نمیخوای دستگاه رو راه بندازی؟؟؟وقتشه هااا....

سلام بر علی گل
ای بابا...علی جان 2تا خروس از جوجه های تابستون دستچین کرده بودم که امسال دیگه غصه خروس خوب رو نداشته باشم و راحت جوجه بگیرم ازشون... متأسفانه اینا هیچ کدوم خروس کار نشدند... یعنی هیچ کدوم تمایلات جفت گیری و ... رو نشون نمیدن...
خلاصه مجبورم ردشون کنم و مجددأ بگردم واگه خروس خوب به تورم خورد بخرم برای شروع.

فعلأ به خاطر اینکه خروس ندارم دارم روی لاری ها کار میکنم،سری اول تخمها رو گذاشتم توی ستر،ولی اونم به خاطر ادعای بیش از حد دوستم و اینکه خارهای خروسمو علارقم اینکه بهش تأکید کرده بودم ؛ مهار نکرده بود با مشکل مواجه شد و خلاصه به نطفه دار بودن تخمهای سری اول شک دارم...
امان از مشکل کمبود جا !!! اگه خودم جام محدود نبود و خودم تنهایی روی تکثیر کار میکردم مثل گذشته،خوب بود... ولی اینجور تلاش برای تکثیر که تازه یه سری ادم مدعی هم وسط کار پیدا میشن و همه چیزو خراب میکنند زیاد دلچسبم نیست...

[aligator]

اقا من هیچ حرفی ندارم :|

قبل از ازدواج:

بعد از ازدواج:

:14::14::14::14:

[Hamzeh]

تو باید پاسخگو باشی ...کی باعث این ازدواج شده ؟ هاااااان

عکس اونی که زده ترکونده هم بذار

[aligator]

تو باید پاسخگو باشی ...کی باعث این ازدواج شده ؟ هاااااان

عکس اونی که زده ترکونده هم بذار

بابا من فکر میکردم خوشبخت میشه... نمیدونستم مشکلات زندگی انقدر بهش فشار میاره...
تازه سبد کالا هم بهش تعلق نگرفته و بدون بسته های حمایتی حسابی کمرش زیر بار اقتصادی شکسته...

[علی بختیاری]

سلااام...

ها ها هاااا

اقا خیلی خوشحالم که زود به اثار ازدواج پی بردم...... ان شالله جوجه هاشون.....

[aligator]

خب،فکر کنم اینم اخرین پست این تاپیک باشه...
از دیروز یه بارون یک سره و شدید اینجا بارید که یه اندک سیلی رو هم راه انداخت... خلاصه دیوار خونه همسایه کناری مون که کاهگلی بود ریخت رو ی مرغدونی توی حیاط که از اجر و گل ساخته بودمو مقاوت تحمل وزن دیوار همسایه رو نداشت و خلاصه اونم خراب شد...
مجبور شدم لاری ها رو فعلأ خونه 2تا از دوستان پخششون کنم تا در اسرع وقت احتمالأ بفروشمشون؛از طرف دیگه دستگاه رو هم 10ام راه انداختم با سری اول تخم مرغها که یک روز برق خونمون تو عملیات شهر سازی قطع شد و با هزار بدبختی با اتش!!!! دستگاه رو گرم نگه داشتیم و خلاصه امروز که روز 11ام بود توی این خرابی ها کابلهای اتاقی که دستگاه توش بود هم اسیب دید و چون فکرم مشغول دیوار بود از اونم غافل شدم و خلاصه تخمها سرد شد و از بین رفت:| فکر کنم 8ساعتی رو سرما خورد...
دیگه الان دلم به مرغدونی زینتی ها خوشه که البته خارج از خونه خودمونه و احتمالأ سهمم رو از اونا هم واگذار کنم و دیگه برم تو استراحت مطلق
البته این از سهم مرغها بود؛اگه حسش بود دیگه تاپیک میره رو محوریت بقیه پرنده های خونه که تا الان عکساشونو رو نکرده بودم! ولی اونم بستگی داره که دیگه حس عکاسی باشه یانه... چون واقعأ دلبستگیم به مرغهامه