کلوپ های شبانه؟جنگ های شادمانی اونجورکی؟اره؟:-?
2 کاربر پسندیده اند: Amir Masood,™@я€z
تير آرش در کمانم...نام ايران بر زبانم...
قله ها در زير پايم...کهکشانها آشيانم...
سرکشم چون کوه آتش ،آتشم... آتشفشانم...
چون سياوش پاک پاکم...همچو رستم پهلوانم...
کاوه ام آزاده مردم...تار و پود کاويانم...
من زماد و از هخايم...از ارشک ساسانيانم...
مازيارم...بابکم...من رهبر آزادگانم...
جشن يلدا جشن نوروز...هم سده هم مهرگانم...
نور خورشيد نور چشمم...آسمانها زير پايم...
زاده پاک اهورا...از نژاد آريايم...
*****
کپی رایت تمامی مطالب و قالب در اختــیـار سایت امــروزی است.
استفاده از مطالب این سایت با درج لینک مطلب و نام نویسنده یا متـرجم ، بلامانع است.
همچنین کپی کلیه مطالب (تخصصی ؛ عمومی ) از کلیه انجمنها فارسی زبان به هر شکل ممنوع بوده و بدون تذکر با کاربر خاطی برخورد خواهد شد.
من همچین حرفی زدم؟؟؟؟
گفتم یه وقت میبینی بهت گفتن بریم جشن تولد وتوهم نمیدونستی و....
2 کاربر پسندیده اند: Amir Masood,™@я€z
تير آرش در کمانم...نام ايران بر زبانم...
قله ها در زير پايم...کهکشانها آشيانم...
سرکشم چون کوه آتش ،آتشم... آتشفشانم...
چون سياوش پاک پاکم...همچو رستم پهلوانم...
کاوه ام آزاده مردم...تار و پود کاويانم...
من زماد و از هخايم...از ارشک ساسانيانم...
مازيارم...بابکم...من رهبر آزادگانم...
جشن يلدا جشن نوروز...هم سده هم مهرگانم...
نور خورشيد نور چشمم...آسمانها زير پايم...
زاده پاک اهورا...از نژاد آريايم...
*****
کپی رایت تمامی مطالب و قالب در اختــیـار سایت امــروزی است.
استفاده از مطالب این سایت با درج لینک مطلب و نام نویسنده یا متـرجم ، بلامانع است.
همچنین کپی کلیه مطالب (تخصصی ؛ عمومی ) از کلیه انجمنها فارسی زبان به هر شکل ممنوع بوده و بدون تذکر با کاربر خاطی برخورد خواهد شد.
سلام مسعود جان چه ژست ترسناکی گرفتی نصف شب
2 کاربر پسندیده اند: aligator,Amir Masood
نفس های آخر :
اينک خسته تر از پروانه ، سالهاست گرد روياهاي سرخ باغچه خويش پر مي زنم و هنوز غربت تلخ هميشه را مزه مزه مي کنم .
من خسته ام و حاجتي به تائيد هيچ پروانه اي نيست ، کافي است دکمه پيراهن پريروزم را باز کني تا پاره پاره هاي عريان عصر هزار پروانه را به سوگ بنشيني.خسته ام و به انتظار فردایی که شاید هرگز نباشد و نیاید نشسته ام .
غمگین و تنها ...
از غم نفس هایی که به شماره افتاده است و چهرهء مادری که خسته است ... و کودک اش را می بیند که هر چند دیگر کوچک نیست اما ناتوان تر از دیروز های دور در گوشه ای افتاده است و نفس های آخر را می کشد.
و آیا به راستی تو با خود می اندیشی کسی پیدا می شود که مرهم دردهای من باشد؟
که خدا را بداند و درد را بشناسد؟
که رفتنی ست و خواهان ماندن است؟
اهدای عضو اهدای زندگی
-------------------------------------
<< بند ویژه ارسال پست : کپی کلیه مطالب (تخصصی ؛ عمومی ) از کلیه انجمنها فارسی زبان به هر شکل ممنوع بوده و بدون تذکر با کاربر خاطی برخورد
معلومه که میخوره.اصلا بهت میخوره بدتر از اینام باشی.اقا این مسعود خیلی خطرناکه.حامد جان شما مگه موقع استخدام مصاحبه نذاشتی؟؟؟
من احساس خطر مکنم.یه وقت منحرف نشم؟؟؟!!!
ولی خعلی باهات حال میکنم مسعود.به خودت خوش میگذرونی.به نظر منم ادم خودش باید در هر محیطی شرایطی رو محیا کنه که بهش خوش بگذره.همین چیزاست که خاطره میشه ولی باید خیلی مراقب باشی.خیلی.توصیه برادرانه من بهت همینه.خیلی مراقب باش که وقتی میخوای بهت خوش بگذره یه وقت کار اشتباهی نکنی.
موفق باشی
پسندیده : Amir Masood
کپی کلیه مطالب (تخصصی ؛ عمومی ) از کلیه انجمنها فارسی زبان به هر شکل ممنوع بوده و بدون تذکر با کاربر خاطی برخورد خواهد شد.
***دوستان از گزینه ارتقا پست در گوگل فقط برای پست های مفید و مقالات استفاده کنید...برای تشکر کردن دکمه تشکر کافیــــست***