غزل های kimia
به انجمن امروزی خوش آمدید لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ثبت نام

کاربران فراخوانی شده

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: غزل های kimia

  1. بالای صفحه | پست شماره : 1

    کاربر سایت
    شغل
    دانش آموز
    محل اقامت
    ایران
    جنسیت
    زن
    شماره عضویت
    154
    تاریخ عضویت
    ۱۳۹۱-۱۱-۰۵
    نوشته ها
    7
    میانگین ارسال
    0.00
    پسند داده
    0
    پسند گرفته
    34
    امتیاز کاربری
    77

    غزل های kimia

    اسم این شعر "وداع" می باشد و از سروده های خودم می باشد.
    این شعر رو در آخرین روزهای سال تحصیلی گذشته سرودم و تقدیم به همه معلمان خوب کشورمان می کنم:

    انگار همین دیروز بود

    که من گرفتم الفبای فارسی را یاد

    صیح زیبای پاییزی

    دست در دست مادر و پدر

    با قدم های تند و پر هیجان

    در کلاس درس نشستم شاد

    یاد آموزگار خوبم باد

    که مرا درس عشق و ایمان داد

    روز خوب جشن تکلیفم

    که جوانه نشست در وجودم بار

    روز نزدیکی ام به خدا

    که معلمم چادری به دستم داد

    من کنون نوجوان دختری هستم

    که وجودم همه تشنه دانش

    و مرا معلمی است چون چشمه

    چون چراغ هدایت و فانوس

    روزهای اخر سال است

    و وداع نزدیک است

    روزهای دلتنگی و فراق در پیش است

    با زبان بی زبانی خود

    با سکوت می زنم فریاد

    ای معلمین که رسالت به دوش شماست

    ای معلمین که بهشت بهر شماست

    جاودانه باشید و سرفراز

    تا ابد به یادتان هستم

    آرزو می کنم همیشه باشید شاد

    ای معلمین عزیزم یاد شما همیشه در دلم جاویدان و کلام شما چون مشعلی فروزان همواره با من خواهد بود.

  2. بالای صفحه | پست شماره : 2

    کاربر سایت
    شغل
    دانش آموز
    محل اقامت
    ایران
    جنسیت
    زن
    شماره عضویت
    154
    تاریخ عضویت
    ۱۳۹۱-۱۱-۰۵
    نوشته ها
    7
    میانگین ارسال
    0.00
    پسند داده
    0
    پسند گرفته
    34
    امتیاز کاربری
    77

    غزل های kimia

    این شعر رو به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامیمان سروده ام


    وطنم پاره طنم
    روزهای سرد زمستان بود
    باد خشک و برف و باران بود

    جای پای غمین رهگذران
    در خیابان به روی برف شتابان بود

    جغدهای زشت و کلاغ سیاه
    بر سر شاخه های درختان چو مهمان بود

    غلب نرگس و لاله و خزرا
    غصه دار و اسیر پادشاهان بود

    مردم شریف میهن ما
    کامشان تلخ ز هجر یاران بود

    ناگهان غرشی ز آسمان برخواست
    مژده هاتف از مسیح ایران بود

    ابرهای سیاه تکه تکه شد رفتند
    تور خورشید از افق نمایان شد

    بر درخت سرو و چنار قشنگ
    زد جوانه و چون بهاران شد

    آن کلاغ سیاه و جغدک شوم
    عاقبت فرار راه آنان شد

    در زمستان بهار شد زره زره وطنم
    این همه از تصدق خون یاران شد

    نام جاودان سرخ لاله های شهید
    نقش بر کوی و برزن و خیابان شد

    کاش بودند شهیدان خاک وطن
    گرچه عطر یادشان همیشه با ما شد

    اناالحق و زحق الباطل
    این هم از گفته های قرآن شد

    حق آمد و باطل رفتپ
    این همه از شکوه پیر جماران شد

    عاقبت عشقمان میهن خوبمان ایران
    زخمی سربلند دوران شد

    روز یوم الله 22 بهمن
    انفجار نور و غرور ایران شد
    ویرایش توسط kimia : ۱۳۹۱-۱۱-۰۶ در ساعت 11:18

 

 

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •