پرنده های علی بختیاری

[علی بختیاری]

ممنون از توجهت علی جان....

اره علی...فکر کنم بابا این نوک موشی رو بیشتر از من دوس داشته باشه....خیلی ازش خوشش میاد....

فکر نمیکنم پرپا بودن تاثیری داشته باشه علی جان....تاحالا مشکلی نداشتم با کبوترا و همیشه خوب و سرحال بودن تا اینکه اون چین دار ماده مریض رو وارد قفس کردم که بیماری شروع شد.....اولین جوجه هام اگه یادت باشه پرپا بودن که خیلی هم خوب رشد کردن و سالم بودن که اخرش هم دادمشون به همکارم.....

راستی علی لونه های جدید این شکلی هستن و داخلشون هم یه ظرف سفالی گذاشتم و برای زیر لونه هاشون هم برگ کاج خشک ریختم.....خیلی بهتر شد....

ببخشید کیفیت پایینه از روی فیلم عکس گرفتم.....

[aligator]

طرح جالبیه!
میشه یه واحد از این اپارتمانای مسکن مهر که درست کردیو به ما بفروشی؟؟؟؟:21:

[علی بختیاری]

طرح جالبیه!
میشه یه واحد از این اپارتمانای مسکن مهر که درست کردیو به ما بفروشی؟؟؟؟:21:

علی داداش این مسکن ها فقط برای موجوداتی هست که بتونن به ما جوجه بدن......شما که از این اپشن ها نداری داداش.....:21:

[علی بختیاری]

سلام به همه

یه سری عکس جدید از این هفته کبوترا....

هوا زاهدان اساسی سرد شده بود و یه شب تا منفی 13 رفتیم.....این حیوونکیای منم هر 3 جفتشون جوجه هاشون تازه باز شده.....

این هوای سرد کبوترای مارو هم قافل گیر کرد.... اخه وقتی ازادشون میکردم بعد از دون خوردنم میرفتن اینجا اب تنی....رو همون یخا حالت اب تنی میگرفتن به خودشون.....




این گل پسر من که تازه رفته تو پر ریزی و اینجوری زشت شده.....خعلی ما باهم رفیقیم......



ماده پلاکی چاپی که جوجه هاش باز شدن و اساسی ازشون مراقبت میکنه.....



این رفیق شفیق منم که جوجه هاش از تخم اومدن بیرون و برای دون جور کردن هرکاری میکنه....



این نر پلاکی چاپی هم که شوهر همون ماده چاپی داخل لونه هستش....الان داره میگه جووون داداش بده اون دونه هارو ما ببریم بزنیم بر بدن زنو بچه....



ممنون از توجه همه

[aligator]

اقا این 2تا عکس اخریا خیلی حرف داره برا گفتن...
یعنی احتیاج تو چشم اون بنده خداها موج میزنه...خدایا هیچ پدری رو شرمنده بچه هاش نکن...
مگه جا دونی این بنده خداها توش چیزی نیست که اینجوری التماس میکنن؟؟؟

[علی بختیاری]

ها ها ها...من خیلی ادم داغونیم....:Devil:

نه علی جان سر صبح همیشه در قفس رو باز میکنم و بیرون بهشون دونه میدن و سعی میکنم همشون از توی دستم دون بخورم....خیلی خوبه که کبوتر از تو دست صاحبش دون بخوره.... یه حس باحالی داره وقتی میبینی حیوون بهت اعتماد میکنه و میاد رو دستت..یه ماده پلاکی دیگه دارم که عکسش تو اینا نیست...اون همیشه رو سرو کلمه...خیلی کیف میده....

داداش اینا روزی 10 کیلو دون هم بخورن بازم قیافهاشون همینجوریه...گول اینارو نخور....

[Rezaei]

علی جان آب دون حیونکی ها رو نظیم کن به اندازه ای که نیازشون رو تامین کنه و سر ساعت باشه
کبوتری که گرسنگی بخوره دستی میشه و دستی شدن همانا و تنبل شدن و باخت رفتن در زمان بلند شدن هم همان

فهمیدن اینکه کبوتر کی دیگه نیاز به دون نداره خیلی راحته
قبل از اینکه کاملا سیر بشه اگر دونه دادن رو قطع کنی به طرف ظرف آب میره و دیگه از اون به بعد دونه نده تا وعده بعد