پرنده های احسان ehsantaghavi2007

[ehsantaghavi2007]

سلام به همه دوستان
با اجازتون این تاپیک را راه اندازی کردم تا عکس پرنده هام را که طی این چند سال داشتم را براتون بزارم امیدوارم خوشتون بیاد
منتظر نظرهاتون هستم
ممنون

اولین عکس مربوط به مرکز تحولات زیستی خانه ما یا همون قفس پرنده هام هست

[ehsantaghavi2007]

عکس های پرنده هام را از مرغ عشق هایی شروع میکنم که عاشقشون بودم و حدود 2 سال پیش داشتمشون

[علی بختیاری]

اااخ که بردیم به یه روزایی احسان.اخ اخ.

دمت گرم به قول معروف روحمونو شاد کردی.

اون قفست به نظر تو حیات خونه هستش درسته؟؟؟ توریه؟؟؟از این تورای پشت پنجرا هستش نه؟؟؟

سقفش رو با چی پوشونده بودی؟؟؟ چون از لای اون شیارهایی که توی سقف بیرون میان پرنده ها.

و یه سوال خیلی مهم اینکه طمستونا چیکار میکردیشون که یخ نزنن بیرون؟؟؟

یاد یکی از مرغ عشقایی که قدیم داشتم افتادم.زیاد بودن ولی این یکی که دقیقا مث همین نر ابی شما بود مریض بود حیوونی و نمیتونست درست پرواز کنه و تقریبا همیشه پیش من بود.اصا یه چیزی انگار تو

وجود این پرنده بود یه ارامش خاصی.هنوزم بهش فکر میکنم دلم میگیره.یه بار مامان داشت نماز میخوند صاف رفت رو سر بنده خدا نشست.همش تو دستو پامون بود. دلم براش تنگ شد.

منتظر عکسای بعدیت هستیم احسان جان

[ehsantaghavi2007]

اااخ که بردیم به یه روزایی احسان.اخ اخ.

دمت گرم به قول معروف روحمونو شاد کردی.

اون قفست به نظر تو حیات خونه هستش درسته؟؟؟ توریه؟؟؟از این تورای پشت پنجرا هستش نه؟؟؟

سقفش رو با چی پوشونده بودی؟؟؟ چون از لای اون شیارهایی که توی سقف بیرون میان پرنده ها.

و یه سوال خیلی مهم اینکه طمستونا چیکار میکردیشون که یخ نزنن بیرون؟؟؟

یاد یکی از مرغ عشقایی که قدیم داشتم افتادم.زیاد بودن ولی این یکی که دقیقا مث همین نر ابی شما بود مریض بود حیوونی و نمیتونست درست پرواز کنه و تقریبا همیشه پیش من بود.اصا یه چیزی انگار تو

وجود این پرنده بود یه ارامش خاصی.هنوزم بهش فکر میکنم دلم میگیره.یه بار مامان داشت نماز میخوند صاف رفت رو سر بنده خدا نشست.همش تو دستو پامون بود. دلم براش تنگ شد.

منتظر عکسای بعدیت هستیم احسان جان

سلام
ممنون که نظر دادی
آره گوشه حیاطه.توریه ولی آلومینیومی چون گربه زیاد میاد سرک میکشه
قسمت بالا هم توری هست البته زیاد فضا نداشت محض اطمینان گذاشتم
پرنده ها را هرجور عادت بدی همونجور بزرگ میشن من یک سال مرغ عشق ها را در سرما و گرما بیرون نگه داشتم هیچی تلفات نداشتم
ولی بعدا که تو زمستون جوجه بلدرچین و جوجه مرغ یک روزه آوردم واسشون یک المنت برقی و یک ترموستات و تایمر و ... ساختم که گرما و روشنایی را تنظیم میکرد
آخی بیچاره هروقت از این حیوونا ببینم یا ازشون بشنوم تا چند روز حالم خرابه
حتما علی جان

--------- ادغام پست ------------

اینم از کاترین خانم طوطی بداخلاق من که صبح ها ساعت 6 بیدارم میکرد مجبور شدم بفروشمش

[™@я€z]

سلام
ممنون که نظر دادی
آره گوشه حیاطه.توریه ولی آلومینیومی چون گربه زیاد میاد سرک میکشه
قسمت بالا هم توری هست البته زیاد فضا نداشت محض اطمینان گذاشتم
پرنده ها را هرجور عادت بدی همونجور بزرگ میشن من یک سال مرغ عشق ها را در سرما و گرما بیرون نگه داشتم هیچی تلفات نداشتم
ولی بعدا که تو زمستون جوجه بلدرچین و جوجه مرغ یک روزه آوردم واسشون یک المنت برقی و یک ترموستات و تایمر و ... ساختم که گرما و روشنایی را تنظیم میکرد
آخی بیچاره هروقت از این حیوونا ببینم یا ازشون بشنوم تا چند روز حالم خرابه
حتما علی جان

--------- ادغام پست ------------

اینم از کاترین خانم طوطی بداخلاق من که صبح ها ساعت 6 بیدارم میکرد مجبور شدم بفروشمش

سلام

به به میبینم شما هم پرنده های مختلف دارید.

این ماکائو فرمز(بال سبز) رو چند وقت داشتی؟
رام بود اوه اوه جیغ های بنفشش رو چطوری تحمل می کردی؟

موفق باشید.

[ehsantaghavi2007]

سلام

به به میبینم شما هم پرنده های مختلف دارید.

این ماکائو فرمز(بال سبز) رو چند وقت داشتی؟
رام بود اوه اوه جیغ های بنفشش رو چطوری تحمل می کردی؟

موفق باشید.

کاترین را حدود 2 ماه داشتم و خیلی رام شده بود ولی خیلی اذیت میکرد و موقع بازی زیاد جیغ میزد منم از ترس همسایه ها و مادر محترم دادمش به یکی از اقوام
ممنون شما هم همینطور

--------- ادغام پست ------------

یک عکس تو آرشیوم پیدا کردم مال زمانی بود که مرغ عشقا تو حیاط بودن یک فنچ اومد تو حیاط هر کاری کردم نشد بگیرمش مجبور شدم کفی قفس را پرت کردم واسش که خورد بهش و بیهوش شد و بعدش هم متاسفانه مرد

اینم دومین جفت مرغ عشقام که هر سری فقط یک تخم میزاشتن و بزرگ میکردن ماده میخواست هیکلش خراب نشه

[aligator]

سلام
واقعأ امیدوارم کردی احسان جان
از حق نگذریم تو هم دستی بر اتش داشتیا!
اونوقت مرغ عشقا از گربه نمیترسیدن؟اخه یه بار گربه رفت توی اتاق مرغ عشقای من 4تا ماده روی تخم سکته زده بودن ومرده بودن!