مزرعه کوچک ما ( منو بابام )

[kalantar.yahya]

خوب ببخشید طول کشید
هرچی منتظر شدم دوربینو بخرم نشد جیبه تهش صدا میده خخخخ
اینم چند تا عکس با گوشی
شرمنده دیگه دوره و بی کیفیت
اول میرم سراغ بوقلمو های ماده ( نر رو بخاطر زد و خورد با خروسا سرشو بریدیم خخخ )


این بیچاره رفته بود یه گوشه تخم بزاره خخخ طفلی رو راحت نزاشتم همونجا هم




اینم خروسی که صد بار تا مرگ رفتو برگشت
بخاطر زدو خورد یه ماه پیش اوردیمش تا سرشو ببریم اما صبح نشد که نشد
این واسه بار 4 هست که در میره




اینا هم واسه کفتر بازا :D












مرد تنهای شب
توی یه مریضی مادر پدرش مردن هنوز دون خور نشده بود
ولی همچنان روی پای خودشه :D






اینا هم همینجوری واسه عوض شدنه فضا :D











اینا هم کبک ها که بخاطره بارندگی اومدن پیش کبوترا تا فصل عوض شه
اولین تخمشونو دیروز گذاشتن
دوتا ماده یک نر
امیدوارم بتونم از اینا جوجه بکشم







مرسی که دیدین

[Rezaei]

باریکلاااا
ایول

حالا این بیچاره ها رو چرا بی سرپرست کردی ؟

میبینم که پشت بوم کلا قرغه ؛ بابا تو کار بازیدار پر پرشه
کله سبز دم سبز روی پشت بوم که رنگ سرش پر هست از اون کبوترای سالار باید باشه @@@

[kalantar.yahya]

باریکلاااا
ایول

حالا این بیچاره ها رو چرا بی سرپرست کردی ؟

میبینم که پشت بوم کلا قرغه ؛ بابا تو کار بازیدار پر پرشه
کله سبز دم سبز روی پشت بوم که رنگ سرش پر هست از اون کبوترای سالار باید باشه @@@

عزیزی حامد جان
اره درست داری میگی
کلا پر پرش حال میکنه واسه همین دهن مارو سرویس کرده
اینجا هم شاهین عقاب خیلی زیاد
کبوتر واسه ما نزاشتن دیگه
ایول حامد تو هم هم آغولی خودمونی که خخخخ

[Rezaei]

عزیزی حامد جان
اره درست داری میگی
کلا پر پرش حال میکنه واسه همین دهن مارو سرویس کرده
اینجا هم شاهین عقاب خیلی زیاد
کبوتر واسه ما نزاشتن دیگه
ایول حامد تو هم هم آغولی خودمونی که خخخخ

همونطور که ور دست بابا مینشینی منم سالیان دور وردست دایی خدا بیامرزم مینشستم و عشق بازیش رو تماشا میکردم
بلای جون شاهین فقط کلاغه و بس خودت که بهتر میدونی ؛ شاهین و قرقی هم معمولا و بیشتر عصرها میزنن

اینجا هم خیلی زیاد بود و چند بار حتی از لب پشت بوم از داییم کبوتر برد

یکی از همین کله سبزها داشت که واقعا تیز بود 3 بار شاهین زدش خوب شد ؛ آخر فکر کنم دزد بردش

[kalantar.yahya]

همونطور که ور دست بابا مینشینی منم سالیان دور وردست دایی خدا بیامرزم مینشستم و عشق بازیش رو تماشا میکردم
بلای جون شاهین فقط کلاغه و بس خودت که بهتر میدونی ؛ شاهین و قرقی هم معمولا و بیشتر عصرها میزنن

اینجا هم خیلی زیاد بود و چند بار حتی از لب پشت بوم از داییم کبوتر برد

یکی از همین کله سبزها داشت که واقعا تیز بود 3 بار شاهین زدش خوب شد ؛ آخر فکر کنم دزد بردش

خدا رحمتشون کنه
اره همه حرفات درسته ولی واقعا عاشق میخواد جمع کردن اینا
اونم جدیدا که بابا سنش بالاتر رفته ماهم که سرگرم کارای خودمونیم بیچاره کبوترا هر مدل بیماری و مریضی توشون میاد
تعدادشونم بالاس واسه واکسینه کردن خیلی اذیت میشم اونم معمولا توی شهریور واکسینه میکنم
راستش واسه شاهین دام درست کردم ولی استفاده نکردمو نمیکنم
اون طبیعتش اینه پس ما هم نباید به طبیعتش لطمه ای بزنیم
دلم نمیاد حتی یه لحظه از دیدنشون تو اسمون دست بکشم . درسته ضرر میزنه ولی . . .
ممنون سر زدی

[aligator]

دیگه کم کمکاست که علی بختیاری از راه برسه و اینجا عرض اندام کنه
ماشالا از همه مدلی هم جمع کردینا...
میمونم فکر کنم داشتی درسته؟؟
ای جانم ،قدر باباتو بدون؛همچین باغ پرندگانیم ارزوست...

[sadeqrezaei]

آقا یحیی ، پرنده قشنگی داری عزیزم.
انشاالله سالم و سرحال باشه .

روحیم شاد شد دیدمش