ذره بین نهم با حضور ( kalantar.yahya ) - صفحه 3
به انجمن امروزی خوش آمدید لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ثبت نام

کاربران فراخوانی شده

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 15 تا 21 , از مجموع 43
  1. بالای صفحه | پست شماره : 15

    سرپرست کل
    متخصص ماکیان
    مدیر نمونه زمستان 92
    نام
    Ali
    محل اقامت
    Esfahan
    جنسیت
    مرد
    شماره عضویت
    33
    تاریخ عضویت
    ۱۳۹۱-۰۸-۱۴
    نوشته ها
    2,007
    میانگین ارسال
    0.48
    پسند داده
    6,652
    پسند گرفته
    7,296
    امتیاز کاربری
    11800

    پاسخ : ذره بین نهم با حضور ( kalantar.yahya )

    خب جناب کلانتر عزیز
    پس اون عکس سوژه دارت کو؟ خب سوژه رو بده دیگه...
    اینا رو جواب بده تا برگردم:

    1- پس با این اوصاف چه مدت خدمت کردی؟چقدر اضافه؟
    2- اگه انقدر خشن بودی در زمان خدمت که خاطرات زیاد باید داشته باشی! برامون تعریف کن...
    3- به نظرت 2سال زندگیت رو در دوران خدمت فنا کردی یا اینکه درس زندگی یاد گرفتی؟
    4- دیپلم بهیاری یعنی چی؟ اینو جدی میگم؛برام سواله! چجوری این مدرکو میگیرن؟ چرا برای کاری که درسشو خوندی اقدام نمیکنی؟


    5- تا حالا چه حیووناتی داشتی؟
    6- الان چیا هستند؟
    7- یادمه میگفتی ما حییون فروشی نداریم! اکثرأ هم حیووناتتون پرندگان حلال گوشت هستند! میزان مصرف گوشت پرندگان خانگیتون در چه حده؟
    8- چه مدت از صرف اخرین پرنده خونگیتون میگذره؟
    9- تا حالا چند تا پرنده رو سر بریدی؟
    10- ذبح کردن صحیح پرنده ها رو برامون توضیح بده


    تا بعد...
    4 کاربر پسندیده اند: kalantar.yahya,mahdi3000,Rezaei,محسن بهزادی
    ​تير آرش در کمانم...نام ايران بر زبانم...
    قله ها در زير پايم...کهکشانها آشيانم...
    سرکشم چون کوه آتش ،آتشم... آتشفشانم...
    چون سياوش پاک پاکم...همچو رستم پهلوانم...
    کاوه ام آزاده مردم...تار و پود کاويانم...
    من زماد و از هخايم...از ارشک ساسانيانم...
    مازيارم...بابکم...من رهبر آزادگانم...
    جشن يلدا جشن نوروز...هم سده هم مهرگانم...
    نور خورشيد نور چشمم...آسمانها زير پايم...
    زاده پاک اهورا...از نژاد آريايم...
    *****
    کپی رایت تمامی مطالب و قالب در اختــیـار سایت امــروزی است.
    استفاده از مطالب این سایت با درج لینک مطلب و نام نویسنده یا متـرجم ، بلامانع است.
    همچنین کپی کلیه مطالب (تخصصی ؛ عمومی ) از کلیه انجمنها فارسی زبان به هر شکل ممنوع بوده و بدون تذکر با کاربر خاطی برخورد خواهد شد.




  2. بالای صفحه | پست شماره : 16

    کاربر پیشکسوت
    نام
    یحیی میرکمالی
    شغل
    بیکار علاف میچرخیم تا پنچر شیم
    محل اقامت
    ایران
    جنسیت
    مرد
    شماره عضویت
    683
    تاریخ عضویت
    ۱۳۹۲-۰۴-۳۱
    نوشته ها
    1,034
    میانگین ارسال
    0.27
    پسند داده
    4,889
    پسند گرفته
    3,910
    امتیاز کاربری
    6992

    پاسخ : ذره بین نهم با حضور ( kalantar.yahya )

    نقل قول نوشته اصلی توسط aligator نمایش پست ها
    خب جناب کلانتر عزیز . جونم ؟
    پس اون عکس سوژه دارت کو؟ خب سوژه رو بده دیگه... فعلا دنبالش نگشتم گذاشتم روز اخر یهوئی دیگه
    اینا رو جواب بده تا برگردم: باشه منتظرت میمونم

    1- پس با این اوصاف چه مدت خدمت کردی؟چقدر اضافه؟ راستش 1 ماه مونده بود به خدمت اضاف ها پشت شیشه پشتیبانی زده شد . یحیی میرکمالی فرزند محمد رضا 5 ماه و 17 روز اضاف غیر قابل بخشش ( فقط تنها کسی تو این اضافات میتونه بخشش انجام بده از سمت رهبری و پشتیبانی کل ) خلاصه من دیگه فر خورده بودم این صحنه رو دیدم . از اونجایی داستانش بس طولانیست خلاصش میکنم . توی 3 ماه خدمت بودم . دوره اول اموزشی رو گذرونده بودم و واسه گردان تکاوری انتخاب شده بودم و داشتیم دوره تکاوری رو میگذروندیم که یه روز یه سرهنگ اومد بالا دسته ما دنبال نقاش ساختمون و سرامیک کار میگشت . از اونجایی که من نقاشی چند تا خونه رو انجام داده بودم الکی دست بالا کردیم بریم یکمی از محیط سرباز خونه دور شیم . خلاصه با یکی دیگه رفتیم یه رنگی زدیم کمک اونم سرامیک کاری رو هم یاد گرفتیم تقریبا . دیگه هیچی اون سرهنگ بنده خدا . سرهنگ بازنشسته گردان تکاوری بود که توی پشتیبانی مشغول به کار بود . خلاصه وقتی تموم شد گفت هرکدوم به مشکلی بر خوردین تا پایان خدمت من در خدمتم تاجایی که دستم بر میاد واستون میکنم ولی اینو قبل از اینکه کارو تموم کنیم گفت و ما هم چون دیدیم ادمه درستیه از جونو دل واسش مایه گذاشتیمو بهترین نحو خونه رو تحویلش دادیم . دو هفته کارای خونش طور کشید . خلاصه سرتونو درد نیارم . روزی که اضاف رو دیدم تنها کسی رو که یادم اومد این بنده خدا بود . رفتم پیشش یکمی حرف زدیم و اینا . دیگه گفت شانست یه سری اسم دارم میفرستم واسه رهبری واسه بخشش اسم تو هم میزنم تهش شاید خدا خواستو . . . خلاصه گفت سه هفته دیگه بیا دنبالش . سه هفته استرس عذاب اور رو تحمل کردیم دقیقا توی روزای عاشورا تاسوعا بود که رفتم خدمت سرهنگ و یه جوری بهم نگاه کرد که ترسیدم . گفت مادرت خیلی دعات میکنه ؟ گفتم اره خیلی . گفت توی عمر خدمتم همچین بخششی رو واسه یه سرباز ندیده بودم . خدارو شکر 5 ماه فیکس از اضافام بخشیده شده بود در کمال نا باوری . حالا بماند کلی فرمانده گردان اذیتمون کرد که تو غیر مجاز اسمتو رسوندی واسه بخشش ولی خلاصه 17 ماه و 17 روز خدمتمو تموم کردم به حمد خدا .شرمنده زیادی طولانی شد چون دوست داشتم بدونین دعای مادر چیکارا با ادم نمیکنه
    2- اگه انقدر خشن بودی در زمان خدمت که خاطرات زیاد باید داشته باشی! برامون تعریف کن...
    خاطره بسیار زیاده ینی خاطره که نه واسه من مثل کابوس عمل میکنه . راستش خاطره زیاده دقیقا نمیدونم کدومو بگم ولی اینو خوب یادمه چون بخاطر این کاری که کردم هم تشویقی گرفتم هم بازداشت رفتم . توی 8 ماه خدمت بودم پست گشتی 3 ینی دورترین نقطه پادگان توی یه زمین باز و صحرایی . تا چشت میدید کویر بودو کویر . یه جاده خاکی داشت که منتهی میشد به دریا . این جاده 5 کیلومتر بود که باید یه دور میزدی بر میگشتی . ساعت 2 شب بود تازه پست رو عوض کرده بودن . منم سر پست مثه جغد دیدبانی میدادم چون واقعا میترسیدم . از مردن نه . از اینکه بیهوشم کنن و فقط اسلحه رو ببرن . یه قانونی میگه اسلحه ناموسته ولی من میگم اسلحه عمرته . خلاصه توی جاده بودم دیدک یه نوری داره میاد به سمتم به 1 کیلومتری رسید خبر ایست دادم ولی وای نستاد تا 200 متری فهمیدم یه ماشینه . دیدم وای نمیسته اگر هم ازم رد شه دیگه کار تمومه و جرم بی امنیتی پستم بهم میدن . تیر هوایی اول رو زدم هنوز داشت میامد . دومی رو زدم دقیقا 50 متری بود . به خارج جاده کشیده شد و از اونجایی که شب قبل بارون داشتیم و زمین همش ماسه بادی بود سخت شده بود و گل بود و ماشین گیر میکرد . ماشین گیر کرد . پیادش کردم با تهدید . اسلحه هنوز 18 تا فشنگ جنگی داشت . سرشو به سمت پاهاش گرفته بودم . با تهدید به وسط جاده کشوندمش و خوابوندمش کف جاده . صدای آژیر موتور گشتی میومد . گشت دژبان بود صدای تیرو شنیده بود و نیرو اعزام کرده بود . یارو کف کرده بود همش بالا میاورد فهمیدم مشروب خورده . توی ماشینو چک کردم کسی نباشه قافل گیرم کنه . خلاصه 5 دقیقه بعد گشتیا بودن سره پستم . گذشت تا فردا . رفتیم فضایی واسه شلیک تیر . 48 ساعت بازداشتی تا معلوم شدن دلیل تیر اندازی و بازجویی از اون و این حرفا . اون طرف مشروب خورده بوده و مواد حمل میکرده و جاده رو اشتباهی میاد و گیر ما میوفته . خلاصه 15 روز تشویقی از قضایی زدن واسم و از اون 15 روز 10 روز رو بهم داد فرمانده و . . .
    3- به نظرت 2سال زندگیت رو در دوران خدمت فنا کردی یا اینکه درس زندگی یاد گرفتی؟
    راستش ناراض نیستم ولی خیلی بیشتر از دو سال واسم بود . از نظر روحی شاید 10 سال پیر تر شده باشم . هیچوقت نمیتونم روحیه قبل از خدمتمو برگردونم ولی چیزای خوبه زیادی یاد گرفتم که شاید هیچوقت توی زندگیه عادی بهشون نمیرسیدم . در کل ارزششو داشت
    4- دیپلم بهیاری یعنی چی؟ اینو جدی میگم؛برام سواله! چجوری این مدرکو میگیرن؟ چرا برای کاری که درسشو خوندی اقدام نمیکنی؟
    یکی از رشته های کار و دانشه . بهیاری یه زیر شاخه پرستاری هست . رشته های زیادی رو میشه ادامه داد توی دانشگاه با داشتن این دیپلم مثل هوشبری . پرستاری . فوریت های اورژانس و . . . راستش ورودی به این هنرستان محدوده . توی هر استان فقط یه نماینده وجود داره اونم سالانه شاید زیر 30 تا دانش آموز بپذیرن . رسمی شدنش هم اسون هست . من زیر بار مشاغل دولتی نمیرم . تا عمر دارم دیگه به شغل دولتی حتی فکر هم نمیکنم

    5- تا حالا چه حیووناتی داشتی؟
    شاید هر حیوون خونگی که بوده رو من داشتم . حتی سگ یه زمانی . گربه . و خیلی چیزای دیگه
    6- الان چیا هستند؟
    چیزایی رو که معرفی کردم هستن همشون :D
    7- یادمه میگفتی ما حییون فروشی نداریم! اکثرأ هم حیووناتتون پرندگان حلال گوشت هستند! میزان مصرف گوشت پرندگان خانگیتون در چه حده؟
    ما فقط حیوونایی که محیطشون نا مناسب میشه واسه نگهداری و شرایطشو از دست میدیم رو سرشونو میبریم . مثل بو قلمو ها که دیگه جایی واسشون نداشتیم
    8- چه مدت از صرف اخرین پرنده خونگیتون میگذره؟
    2 ماه. همون بوقلمو های ماده :D
    9- تا حالا چند تا پرنده رو سر بریدی؟
    شاید 5 تا. دوتا کبوتر 3 تا مرغ . در حد مرگ بودن مجبور بودم
    10- ذبح کردن صحیح پرنده ها رو برامون توضیح بده

    رو به قبله . روی خرخره . دیگه توضیح خاصی بلد نیستم :D
    تا بعد...
    مرسی باحال بود
    تا بعد
    5 کاربر پسندیده اند: aligator,mahdi3000,Rezaei,shabahang,محسن بهزادی
    برای اثر گذاشتن روی دیگران اخم نکن
    پیشانیت چروک میشود ...

    از لبخندت استفاده کن !

    زیبائی دندانهایت تاثیر بیشتری دارند





    مزرعه کوچک ما

    آکواریوم های من
    محک : حمایت از کودکان سرطانی



  3. بالای صفحه | پست شماره : 17

    کاربر انجمن بانوان
    محل اقامت
    tehran
    جنسیت
    زن
    شماره عضویت
    1927
    تاریخ عضویت
    ۱۳۹۳-۰۲-۰۳
    نوشته ها
    17
    میانگین ارسال
    0.00
    پسند داده
    150
    پسند گرفته
    91
    امتیاز کاربری
    190

    پاسخ : ذره بین نهم با حضور ( kalantar.yahya )

    خب همون جور که انتظار می رفت جوابای خوبی به سوالاتت دادی یحیی

    با اجازه چند تا سوال بپرسم ازت..هرکدومو رو دوست داشتی جواب نده

    1-تا چه حد به اون چیزی که از زندگی میخواستی رسیدی؟ از زندگیت راضی هستی؟

    2-آدما برات چقدر ارزش دارند؟دیدت رو به انسان درکل بگو ..نظر کلی

    3-وقتی تو موقعیت تصمیم گیری بیفتی که زیاد قدرت انتخاب نداری به راه عقلت میری یا احساس؟ چند چند؟ ینی چند درصد ازهرکدوم

    4-دنیای مجازی و دوستات وآدماش برات چه مفهوم وجایگاهی دارند ..چقدر جدی میگیریشون؟

    5-صداقتت رو خیلی دوست دارم و تحسین میکنم برای حفظ صداقتت تا چه حد حاضری پیش بری؟

    6-اوج ترست کجاست وچی باعثش میشه؟

    7-اوج خوشی وشادیت درچیه چه چیزی می تونه بالاترین تاثیر رو تو برای شاد کردنت داشته باشه؟

    8-خدا رو تو یه جمله بگو برامون از نظرخودت..

    9-رویا چقدر در زندگیت نقش داره؟

    10-به نزدیکی روح افراد اعتقادی داری؟

    پیشاپیش سپاس از حوصله ای که بخرج میدی برا جواب دادن سوالا..
    3 کاربر پسندیده اند: kalantar.yahya,Rezaei,محسن بهزادی

  4. بالای صفحه | پست شماره : 18

    کاربر پیشکسوت
    نام
    یحیی میرکمالی
    شغل
    بیکار علاف میچرخیم تا پنچر شیم
    محل اقامت
    ایران
    جنسیت
    مرد
    شماره عضویت
    683
    تاریخ عضویت
    ۱۳۹۲-۰۴-۳۱
    نوشته ها
    1,034
    میانگین ارسال
    0.27
    پسند داده
    4,889
    پسند گرفته
    3,910
    امتیاز کاربری
    6992

    پاسخ : ذره بین نهم با حضور ( kalantar.yahya )

    نقل قول نوشته اصلی توسط shabahang نمایش پست ها
    خب همون جور که انتظار می رفت جوابای خوبی به سوالاتت دادی یحیی
    مرسی شباهنگ خانوم . لطف دارید
    با اجازه چند تا سوال بپرسم ازت..هرکدومو رو دوست داشتی جواب نده
    اجازه ما هم دست شماست . رو چشم
    1-تا چه حد به اون چیزی که از زندگی میخواستی رسیدی؟ از زندگیت راضی هستی؟
    راضی که نه اما ناراض هم نیستم . من از زندگی چیز زیادی نمیخوام . فقط شاد بودن کسایی که باهاشون هستم و انتقال ارامش بین هم . توقعی هم از زندگی ندارم فقط شاد بودن رو بشه تقسیم کرد
    2-آدما برات چقدر ارزش دارند؟دیدت رو به انسان درکل بگو ..نظر کلی
    آدما رو هیچوقت نمیشه در یه دید قرار داد . نظر کلیم اینه اگه ادما خوب بودن الان جاشون رو زمین نبود . پس سعی کنیم بیشتر به صفات انسانی برسیم . یه موجود در هر ظاهری میتونه یه انسان باشه شاید پیچیده گفتم ولی بنظرم ملاک انسان بودن یه ظاهر انسانی نیست به هیچ وجه
    3-وقتی تو موقعیت تصمیم گیری بیفتی که زیاد قدرت انتخاب نداری به راه عقلت میری یا احساس؟ چند چند؟ ینی چند درصد ازهرکدوم
    راستش زیاد میونه خوبی با عقلم ندارم . سعی میکنم با دیده ی دل سمتش برم . بنظرم اشتباهاتم اینجور کمتره لا اقل واسه ی من سعی میکنم اونقد احساس و روحمو قوی کنم تا بتونم صد در صد باهاش تصمیم درست رو بگیرم
    4-دنیای مجازی و دوستات وآدماش برات چه مفهوم وجایگاهی دارند ..چقدر جدی میگیریشون؟
    دقیقا من به همه ادما فرصت دوستی رو میدم ینی هر کسی از هر جامعه بشری باشه میتونه واسه من اهمیت داشته باشه . ولی وقتی فرصتشونو از دست بدن سعی میکنم دیگه نه خودمو اذیت کنم نه اون ادم رو مثله خیلیا که بودن در کنارمو دیگه نیستن . منطق من چیزیه که احساس درونیم بهم بگه . شاید تو برخورد با یه نفر توی اولین بار احساسم بد باشه و از اول راهی واسه ورودش به حریمم نزارم . سعی میکنم کلا با همه دوست باشم و از همه بیشتر سعی میکنم توقعمو پایین بیارم توی هر رابطه ای . جایگاهشونو خودشون انتخاب میکنند . شاید بعضا از خیلیا توی دنیای واقعی واسم ارزش و جایگاه بالاترو بهتری داشته باشن شایدم خیلیا اصلا دیده نشن

    5-صداقتت رو خیلی دوست دارم و تحسین میکنم برای حفظ صداقتت تا چه حد حاضری پیش بری؟
    ممنون نظر لطفتونه . سعی میکنم تا جایی بتونم ینی شاید خیلی چیزهارو بخاطر صداقتم از دست بدم ولی نزارم صداقتم از بین بره . تنها نکته مثبتم همینه . زیادی پرو شدم ولی خوب واقعا دوس دارم تا میتونم صادق باشم
    6-اوج ترست کجاست وچی باعثش میشه؟
    سعی میکنم ادم ترسوئی نباشم ولی رنجوندن عزیزام یا از دست دادنشون . خیلی چیزا که باعث زنجش اونا بشه حتی خودم ولی بعدش اونقد فرو میرم که . . .
    7-اوج خوشی وشادیت درچیه چه چیزی می تونه بالاترین تاثیر رو تو برای شاد کردنت داشته باشه؟
    یه دوست خوب . اوج شادیم توی جمع بودن بی کینه هست . جمعی که هیچ چیزی توی دلاشون نباشه فقط هرچی هست رو به زبون بیارن . متاسفانه از این جمع ها و دوستان خیلی کم پیدا میشن ولی وقتی پیدا میشن واسه من اندازه همین دنیایی که توشم ارزش داره . همیشه دنبال دوست خوب بودم و همیشه هستم . واسه همینه تا الان حیوونارو دوستای خودم معرفی کردم چون صادق تر از اونا پیدا نکردم
    8-خدا رو تو یه جمله بگو برامون از نظرخودت..
    راستش جمله ی خاصی نمیتونم بگم اما احساس میکنم خدا اونقد ناراحته از دست ما ادما که همیشه گریونه
    9-رویا چقدر در زندگیت نقش داره؟
    خیلی خیلی . شاید مسخره باشه ولی من زندگیمو توی رویاهام میبینم . هرچی که توی رویاست به من امیده زندگی میده . حتی توی بدترین شرایط روحی ولی بازم رویاهام هستن که بهم کمک میکنن .
    10-به نزدیکی روح افراد اعتقادی داری؟
    اره خیلی . چون تجربش کردم خیلی اعتقاد دارم . حس خیلی قشنگیه . امیدوارم هر ادم یکبار هم شده این تجربه رو داشته باشه . بهترین نعمت خداوند از دید من
    پیشاپیش سپاس از حوصله ای که بخرج میدی برا جواب دادن سوالا..
    خواهش میکنم . واقعا ممنون که سر زدی
    بازم از این سوالای قشنگ واسه من داشته باش
    ببخشید سوالارو بعضیاشو نتونستم خوب مفهومشونو برسونم راستش توی جمله سازی خیلی ضعیفم
    ممنون @@@
    برای اثر گذاشتن روی دیگران اخم نکن
    پیشانیت چروک میشود ...

    از لبخندت استفاده کن !

    زیبائی دندانهایت تاثیر بیشتری دارند





    مزرعه کوچک ما

    آکواریوم های من
    محک : حمایت از کودکان سرطانی



  5. بالای صفحه | پست شماره : 19

    کاربر انجمن بانوان
    محل اقامت
    tehran
    جنسیت
    زن
    شماره عضویت
    1927
    تاریخ عضویت
    ۱۳۹۳-۰۲-۰۳
    نوشته ها
    17
    میانگین ارسال
    0.00
    پسند داده
    150
    پسند گرفته
    91
    امتیاز کاربری
    190

    پاسخ : ذره بین نهم با حضور ( kalantar.yahya )

    مرسی یحیی جان از اینکه با حوصله وقشنگ جواب دادی..خیلی هم خوب جواب دادی مشکلی تو جمله سازی نداشتی خب.نوشته ده سوال محل داریم اگه اجازه بدن چشم بازم سوال میپرسم..:-p
    2 کاربر پسندیده اند: kalantar.yahya,محسن بهزادی

  6. بالای صفحه | پست شماره : 20

    کاربر پیشکسوت
    نام
    یحیی میرکمالی
    شغل
    بیکار علاف میچرخیم تا پنچر شیم
    محل اقامت
    ایران
    جنسیت
    مرد
    شماره عضویت
    683
    تاریخ عضویت
    ۱۳۹۲-۰۴-۳۱
    نوشته ها
    1,034
    میانگین ارسال
    0.27
    پسند داده
    4,889
    پسند گرفته
    3,910
    امتیاز کاربری
    6992

    پاسخ : ذره بین نهم با حضور ( kalantar.yahya )

    نقل قول نوشته اصلی توسط shabahang نمایش پست ها
    مرسی یحیی جان از اینکه با حوصله وقشنگ جواب دادی.:applause:.خیلی هم خوب جواب دادی مشکلی تو جمله سازی نداشتی خب.نوشته ده سوال محل داریم اگه اجازه بدن چشم بازم سوال میپرسم..:-p
    خواهش عزیزم
    نه منظورشون 10 سوال توی هر پست هست
    ینی میتونین هرچی میخواین بپرسین توی پست های 10 سوالی
    ببخشید مدیرا اسپمام زیاد شد
    2 کاربر پسندیده اند: shabahang,محسن بهزادی
    برای اثر گذاشتن روی دیگران اخم نکن
    پیشانیت چروک میشود ...

    از لبخندت استفاده کن !

    زیبائی دندانهایت تاثیر بیشتری دارند





    مزرعه کوچک ما

    آکواریوم های من
    محک : حمایت از کودکان سرطانی



  7. بالای صفحه | پست شماره : 21

    کاربر انجمن بانوان
    محل اقامت
    tehran
    جنسیت
    زن
    شماره عضویت
    1927
    تاریخ عضویت
    ۱۳۹۳-۰۲-۰۳
    نوشته ها
    17
    میانگین ارسال
    0.00
    پسند داده
    150
    پسند گرفته
    91
    امتیاز کاربری
    190

    پاسخ : ذره بین نهم با حضور ( kalantar.yahya )

    نقل قول نوشته اصلی توسط kalantar.yahya نمایش پست ها
    خواهش عزیزم
    نه منظورشون 10 سوال توی هر پست هست
    ینی میتونین هرچی میخواین بپرسین توی پست های 10 سوالی
    ببخشید مدیرا اسپمام زیاد شد
    پس منتظر سوالام باش...
    3 کاربر پسندیده اند: kalantar.yahya,محمدمحسن,محسن بهزادی

 

 
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •