تا بعدنوشته اصلی توسط aligator
خب به جمالت
یه سری شبهه برای من پیش اومده،ممنون میشم اینا رو برام حل کنی... خواهش میکنم حتما
1- اول از همه در مورد 2تا پست بالاتر توضیح بده! این همه توضیح دیگه بلد نیستم بیشتر توضیح بدم :D
مگه ادم و حوا گندم نخورده بودن؟ بالاخره تکسلف ما رو مشخص کنید سیب بوده؟گندم بوده؟ چی بوده؟ والا تا جایی که به ما گفتن سیب بوده . دیگه باقیش پای اونایی که تحریف میکنن . مهم نیست حالا سیب یا گندم بلاخره هرچی بوده یه چیز ممنوعه بوده .
یه سری سوال هم دارم که در مورد مثالهای عامیانست! چون خوب موشکافی میکنی ممنون میشم جواب بدیاینا رو باید مفصلأ با دلیل واستدلال جواب بدیا!!! نیام ببینم چنتا ابهام جدید هم برام پیش اورده باشی که تا اخر هفته دست از سرت بر نمیدارم...
نمیدونم والا من که هرچی میگم انگاری زبونمو نمیفهمی یا اینکه دوس نداری قبول کنی . فقط نظر خودمو میگم دیگه باقیش با خودت :D
2- اینایی که میگند "گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم" اینا دقیقأ فازشون چیه؟ چی زدن که تو توهماتشون از غوره حلوا درست میکنن؟ من الان یه پلاستیک غوره به اینا بدم به نظرت چجوری باهاش برام حلوا درست میکنن؟ نمیدونم ولی صبر چیز خوبیه در صورتی که موضوعی باشه که قابل صبر باشه . فکر میکنم شب غذای سنگین خورده باشن در موارد حاد هم میتونن چیز زده باشن . نوش جونشون . فکر کنم قضیه همون سنگو تبدیل به طلا میکنن اینم تو همون مایه هاست میخوان اهمیت کارو بگن و اینکه چیزی که زدن خیلی جنسش توپ و ردیف بوده
3-بعد اینایی که میگند"با هر دستی بدی با همون دست پس میگیری" چی فکر میکنن؟ اخه مگه میشه؟ مثلأ من یه کوزه سفالی به تو بدم خو مگه چقدر میتونی توی یه دستت نگهش داری؟خب بعد یه مدت خسته میشی و دست به دستش میکنی!اون موقع ممکنه بهت بگم کوزه رو پس بده!!! خب با دست دیگت پس میدی دیگه...
خوب دیگه اینجوری دارن بهت میفهمونن که اره باس شریک شی توی زندگیت همه چیزو . پس دلتو نبند به مال دنیا که اگه دادی پس میگیری . شایدم من که باشم کوزه رو میشکونم ولی پس نمیدوم بهت . خلاصه خیلی جنس چیزشون ردیف بوده :D
4-موضوع بعدی در مورد اوناییه که میگن"مرغ همسایه غازه" یعنی اینا مشکل شنوایی دارند ؟ یا بینایی؟ یا هر دو مورد؟
اخه چی مرغ و غاز به هم میخوره که این مثالو میزنند؟قد وقوارشون یکیه؟صداشون شبیح همه؟ رنگ و رخشون به هم میخوره؟این یکی رو خدایی دیگه خیلی فکر کردم به نتیجه نرسیدم . من میگم اینا فکر میکردن همسایشون مرغ داشته بعد که رفتن دیدن گفته اااااا مرغ همسایه غازه . شایدم هم مرغه بسکی بهش رسیدن شده غاز . شاید هم جریان چیز بوده و چیزشون ردیف و توپ بوده مرغه دم خور شده و تبدیل به غاز شده . فکر بدی نیست بزار تست میکنم چیز میدم به مرغا ببینم غاز میشن یا نه
حالا به نظرت قابل درک تر نبود اگه حتی میگفتن مرغ همسایه اردکه ؟؟؟ خب این جوری حد اقل قد وقوارشون به همدیگه میخورد اخه...
شاید هم اردک بوده اینا جنس چیزشون توپ بوده و چشاشون هفت هشتی میدیده . الله و اعلم ولش زیاد فکر نکنیم خوب نیس منحرف میشیم
5- یه سریای دیگه هم هستند که میگن "یه اشی بپزم 1 من روغن روش باشه" اینا دقیقأ مواد لازم اششون چیه؟از چه سبزیجات یا حبوباتی استفاده میکنند که روغن میده به اششون؟ اصلأ مگه اش روغن داره؟
اره دیگه روغن رو که داره مطمئن باش ما که روغن میزنیم اش شماهارو نمیدونم . من میگم یه سری یه بنده خدایی اومده یه کشف جدید کنه جا گوشت توی اش رفته دنبه ریخته بعد از پختن دیده اوه مای گاد یه من روغن روشه . و به این صورت بوده این مثال . . .
6-بعد این مثل که میگه "کلاهتو قاضی کن "دقیقأ منظورش چیه؟ اخه هم به عنوان کنایه به کار میره! هم به عنوان دعوت کردن به عدالت!!! راسی چرا کلاهشو قاضی کنه؟
ینی اینکه شخص سومی رو قاضی کن . والا سوالات سخته حوصله منم محدوده . خوب شایدم کلاهای اون زمانیا حرف میزدن و قدرت درک داشتن . گیر دادیا
7- یه مثل دیگه میگه "برو ماستتو کیسه کن" خب این بابا حالا اگه بره ماستشو کیسه کنه چه نفعی به حال دیگران داره؟ اگه منظورشون این بوده که طرف فضولی نکنه و سر گرم کار خودش باشه... چرا این مثلو در باب انصاف و عدالت میزنن؟ کلأ چه ربطی بین "عدالت" و ماست وجود داره؟
خوب الان عدالت شده ماست . ینی عین ماست بهش اهمیت میدن واسه همین یه زمانایی که یه افرادی میان یه چیزی بگن توی مشکلات یه چند نفر دیگه میگن برو حاچی به تو چه برو ماستتو کیسه کن بزار من اینو گول بزنم به توچه . اصن تو خودت خونه زندگی نداری ؟ ول کن بابا تو هم گیر دادی به اثار هنری ادبی
8- دوباره از سری ابهاماتی که برای من پیش اومده مثل"دروغ شاخدار"هست! اخه دروغ که حرفه! چجوری میتونه شاخ داشته باشه؟
یه سری ها هم اینجوری برداشت میکنن و میگن : "انچنان دروغی گفت که شاخ در اوردم" اینا کلأ انسان های ترا ژنن؟ یعنی مواقعی که تعجب میکنن شاخ در میارن وبعدش شاخاشون میخوابه؟ یا اینکه حکایت دیگه ای داره؟
نه بابا اینا منظورشون پینوکیو بوده ولی نه اینکه اون زمان تلویزیونا سیا سفید بوده و خوب تصویر نداشتن فکر میکردن پینوکیو شاخ در میاورده و دیگه همینجوری یه ضرب و مثلی چیزی ار خودشون در کردن . حالا دیگه تو وارد محتویات نشو زیاد گیر بدی شب ماشین سیاها میان در خونتون میبرنت ها
9- یه سوال دیگه هم دارم؛قول میدم اخریش باشه! بالاخره "کلاه" رو میزارن سر ملت یا از سرشون بر میدارن؟؟؟
تو سوال بپرس نگران جوابای منم نباش . میبینی که خلوتو تاریکه کسی ام سوالش نمیاد . ولی ایشالا ذره بین بعدی جبران میکنم سوال بارون میکنم هرکسی اینجا نشسته بود .
خوب دو صورت داره یه کلاهای گرون قیمت پوست حیوونی هستن که اونو بر میدارن و دزدی میکنن از طرف در اون حالت میگن کلاه طرفو برداشتن . باز یه سری هست کلاهای جنس چینی رو میخرن مثلا 2 تومن بعد به یارو میفروشن 5 تومن خوب این میشه سرش کلاه گذاشتن . خلاصه زیاد قانونی نیست الان همه چی چینی شده و ارزون و همه هم گرون میفروشن . زیاد وارد جزئیات نمیشیم :D
10- کلأ چطوری؟ای خوبیم زنده ایم و میگذرونیم . شما چطوری چه خبر ؟ کی بیایم شیرینی عروسیتو بخوریم ؟
تا بعد...
مرسی لا اقل تو اهمیت میدی و سوال میزنی
به انجمن امروزی خوش آمدید لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
