✅گونه‌های مهاجم

گونه مهاجم به موجود زنده‌ای گفته می‌شود که از پیش در یک زادبوم حضور نداشته و با معرفی شدن به آن زادبوم باعث بر هم خوردن نظم طبیعی آن و ایجاد خسارت‌های اقتصادی، محیط زیستی و یا بوم‌شناختی می‌شود. گونه مهاجم به دلیل آنکه تعلقی به زادبوم معرفی شده به آن ندارد می‌تواند گونه‌های رقیب را کنار بزند و مانع از رشد و زایش دیگر گونه‌هایی شود که به صورت طبیعی در آن منطقه زندگی می کرده‌اند. البته تمام گونه‌های غیربومی زیان‌بار نیستند. گاهی گونه‌های غیربومی به خوبی جذب اکوسیستم شده و موقعیتی مثل گونه‌های بومی پیدا می‌کنند. مثل ماهی قرمز که در آمریکا یک گونه غیربومی است و به بسیاری از پهنه‌های آبی وارد شده اما هیچوقت جمعیت آن افزایش بیش از حد پیدا نکرده‌است. ممکن است برخی از گونه‌ها حتی مفید هم باشند؛ برای مثال معرفی حدود ۲۰ نوع سوسک سرگین‌غلطان به استرالیا انفجار جمعیتی مگس‌ها را مهار کرده و موجب جمع‌آوری فضولات دامی و باروری بیشتر خاک هم شد. از طرف دیگر تعیین دقیق مفید بودن یا مضر بودن گونه نیز مورد بحث است. ماهی کپور برای پرورش ماهی به بسیاری از نقاط دنیا معرفی شده و با ورود به آب‌های طبیعی موجب از بین رفتن بسیاری از ماهی‌های بومی و برهم خوردن تعادل زیستی در محیط آبی شده اما صید آن از نظر اقتصادی منافعی به همراه داشته‌است. هر کدام از گونه‌های مهاجم آسیب‌های مخصوص به خود را دارند. برخی از آنها ممکن است زنجیره غذایی یک اکوسیستم را در هم بریزند. برای مثال شانه‌دار دریایی مهاجم بر اثر فعالیت‌های انسانی وارد دریای خزر شده و به دلیل نداشتن دشمن طبیعی جمعیت آن بسیار افزایش پیدا کرده‌است. این حیوان از پلانکتون‌های جانوری تغذیه کرده و جمعیت این پلانکتون‌ها را به شدت کاهش داده‌است. از آن جا که پلانکتون‌ها غذای اصلی ماهی کیلکا و تمامی بچه ماهی‌هاست، شمار کیلکاها کاهش چشمگیری داشته و از آن‌جا که کیلکا مهمترین غذای اکثر جانوران گوشتخوار دریا مثل ماهیان خاویاری، ماهی سفید وفک دریای خزر است، به جمعیت این گونه‌ها هم آسیب رسیده‌است و به این ترتیب کل زنجیره غذایی دریا با اختلال مواجه شده‌است.گونه‌های مهاجم ممکن است عملکرد اکوسیستم را نیز تغییر دهند. برای مثال گیاه علفی برومیوس تکتوریوم الگوی آتش‌سوزی، و گیاه اسپارتینا آلترنیفلورا بازیافت مواد مغذی در خاک و گیاه تمر هندی هیدرولوژی را در اکوسیستم‌هایی که به آن وارد شده‌اند تغییر داده‌اند. همچنین گونه‌هایی که خویشاوند بسیار نزدیک گونه بومی باشند ممکن است با آن دورگه بدهند و اثرات نامطلوب دورگه‌گیری به کاهش جمعیت و انقراض گونه بومی منجر شود. برای مثال در کالیفرنیا گیاه اسپارتینا آلترنیفلورا از طریق دورگه‌گیری اسپارتینا فولیوسا را در خطر انقراض قرار داده‌است. گونه‌های مهاجم از گیاهان تا جانوران و از تک‌سلولی‌ها تا مهره‌داران پیچیده را در برمی‌گیرد. برای نمونه موش صحرایی سیاه که جانوری نابومی در جنگلهای حرا است با خوردن تخم پرندگان بومی و مهاجر خود را به بالای هرم غذایی رسانده و باعث بر هم خوردن نظم طبیعت در این جنگل‌ها شده است. میزان خسارات گونه‌های غیربومی بر اقتصاد جهانی ۱۴۰۰۰ میلیارد دلار در سال برآورد می‌شود.
تمام گونه‌ها در تنازع بقا با یکدیگر درگیر هستند اما گونه‌های مهاجم ویژگی‌هایی دارند که به آنها اجازه می‌دهد گونه‌های بومی را از میدان بقا بیرون کنند. از ویژگی‌هایی که معمولاً در این گونه‌ها دیده می‌شود:
• رشد سریع
• تولید مثل سریع
• قابلیت بالای گسترش مکانی
• انعظاف‌پذیری فنوتیپی یعنی قابلیت تغییر شیوه زندگی برای تطبیق با محیط جدید
• توانایی تحمل شرایط محیط زیستی متنوع
• ارتباط با انسان‌ها و سکونتگاه‌های انسانی
• سابقه تبدیل به گونه مهاجم در محیط‌های دیگر

☜☜منبع: ویکی پدیا